خلاقیت اصطلاحی پیچیده و بسیار بحثبرانگیزی است برای فرایند انجام کار خلاق. به طور کلی واژهای است که روش یا فعالیتی را از آنچه عقلانی، فرمولی، روشمند یا انتقادی باشد جدا میکند. اصطلاحاتی نظیر هنرهای خلاق و نوشتن خلاق معمولا کاری را توصیف میکنند که دریافتی آن به همان اندازه که نتیجه تخیل است نتیجه تجزیه و تحلیل نیز هست و به جای آنکه مشتق و اخذ شده باشد، اصیل و مبتکرانه است.
با وجود اینکه خلاقیت معمولا برای توصیف فعالیت هنرمندان، رماننویسان، بازیگران و مجریان و نظایر آنها به کار میرود، این امر نوعی محدودیت و اشتباه است. خلاقیت کیفتی است که آشکارا همه جوانب تلاشهای انسانی را دربرمیگیرد. پیشرفتهای علمی، مهندسی، کشاورزی و کارآفرینی همگی میتوانند خلاقیت اصیل و واقعی را به کار گیرند. این امر به همین اندازه اشتباه است که فکر کنیم هنرهای خلاق در خلاء روششناسی یا عقلانیت و تنها با اتکا به شهود غیرقابل آموزش، مهارت و عکسالعملهای غیرارادی به وجود میآیند. در حالی که خیلی از هنرمندان خلاق بزرگ که از فرایندهای سیستماتیک و تحلیلی در کار خود استفاده میکنند.
با درک این نگرش، خلاقیت به کیفیتی تثبیتشده در کار تبدیل میشوند. زمانی که شخص یا اشخاصی فعالیتی را انجام میدهند میتوانند از فهم، مهارت، تسلط و تواناییهایشان برای دستیابی به چشماندازهای تازه و متفاوت استفاده نمایند وو به وسیله اتصال تخیلات با ادراکات پیشین، میتوانند به ادراکات واقعا یگانه و اصیل برسند. اصطلاحاتی نظیر الهامگرفته، نبوغآمیز، شهود آنی[1]، اُرکا[2] (ابراز پیروزی پس از اکتشاف) و نظایر آن برای توصیف دقیق لحظاتی از پیشرفت خلاق و بینشی جدید به است و ممکن است در هر یا همه فعالیتها رخ دهد.
خلاقیت تبدیل به اصطلاحی مبهم برای طراحان و موسسات آموزشی طراحی شده است و از دهه 1980 به طور فزایندهای مسئلهای غامض به نظر میرسد. یعنی اصطلاحی که برای توضیح آنچه که غیرطراحان راجع به (←) فرایند طراحی نمیفهمند، مانند بهبودی بصری یا شکلی محصولات، معماریها، لباسها و هر آنچیزی دیگر که دستاورد خلاقیت شناخته شده است، به کار میرود. مسئله اینجاست که پشتوانههای تحلیلی، تئوریک و علمی که انجام میشود یا باید انجام گردد، است که مشخص میکنند کدام تصمیمات طراحی باید ملقی شود، حذف گردند یا بررسی نشده باقی بمانند؛ این در حالی است که خلاقیت برای ماست مالی کردن این فرایندها استفاده میشود.
آیا یک شرکت یا موسسه دولتی باید هزینه زیادی را برای طراحی خدماتی که تنها وابسته به انگیزش خلاق یک طراحی منفرد است پرداخت کند؟ دلالت یا مفهوم این یا آن یکی رنگ یا این فرم یا آن فرم دیگر برای محصول چه خواهد بود؟ چگونه کاربران واکنش نشان خواهند دارد؟ چگونه میتوان به این مسئله قبل از پرداخت هزینه گزاف پیبرد؟ اگر چنین چیزی قابل توضیح نیست، پس طراحی فعالیتی پوچ و سبکسرانه به نظر میرسد که تنها وقتی ما را راضی می کند که سودش به اندازه کافی زیاد باشد و نخستین پرداخت در شرایط نامناسب قطع شود همانطور که این اتفاق دربسیاری از شرکتها میافتد.
بسیاری از طراحان، شرکتها و آموزشگاههای طراحی در جستجوی مسئولیتپذیری، اعتماد مشتری و نظام مبتنی علم سنتی خواهان فاصله برقرار کردن با ارتباطهای تاریخیشان با هنرهای خلاق و بصری هستند. طراحان در بسیاری از تخصصها به طرز بیسابقهای مطابق با مد، روز به روز بیشتر از اینکه برای توضیح روند کاری خود اصطلاحاتی نظیر خلاقیت، تخیلی یا الهامگرفته استفاده کنند، اجتناب میکنند. از سوی دیگر اتفاقا به طور همزمان رهبران کسب و کار علاقهای فزاینده به خلاقیت یافتهاند. درک تازهای از ارزش روند خلاق در محیط کسب و کار پدید آمده است. اغلب شرکتها به ویژه زمانی منطبق محاسبه سوددهی تدریس شده در برنامههای تحصیلی معمول مدیریت را به اجرا درمیآورند، موفق نمیشود که به روشهای ابتکاری سود رقابتی کسب کنند.
مصالحهای بین نگرش از داخل و خارج طراحی در مورد خلاقیت به وجود آمده است؛ که اکنون به درستی در (←) نوآوری مبتنی طراحی مشاهده میشود. خلاقیت زمانی بدین شیوه ادراک شد که بر مبنای دانش عمیقی از موارد و روابط مخاطب ساخته شد و در ساخت آن به جای فرایندهای پیشنهادی از دلایل تحلیلی و عینی بهره گرفته شد. آیپد یکی از بهترین نمونههای این امر در اوایل قرن بیست و یکم است. تکنولوژی و رفتار کاربر برای اینکه بتواند توسعه آیپد را پشتیبانی کند از مدتها پیش وجود داشت؛ مانند محبوبیت واکمنها و رشد فزاینده کارتهای حافظه و سایر دستگاه حافظه میکرودیجیتال. اما از امکان همگرا شدن این فناوریها و نیازهای انسانی در یک موقعیت خلاقانه در روند طراحی استفاده شد؛ و در شرایطی که موقعیت و شرایط بالقوه هم متقابلا مناسب بود ارزشهای عالی طراحی بدانها اضافه گشت و بدین ترتیب آیپد متولد شد.
گرایش به فراخوان طراحی در ادبیات اجتماعی و تجاری طراحی به عنوان یک شهود آنی که رفتار و اعمل را به سوی فضاهای فرهنگی و اجتماعی تازه فرامیخواند رو به افزایش است TM .
← روشهای طراحی، هیوریستیک کاشفان، شهود و مهارتها.
[1] Aha moment
[2] Eureka