پروژه: ۱۰۰ صندلی در ۱۰۰ روز (100 Chairs in 100 Days / 2007)
تصویر عیسی طاهریانفر

عیسی طاهریانفر

طراح صنعتی و پژوهشگر حوزه دیزاین

طراحی انتقادی (Critical Design) در طراحی صنعتی

کنشگری زیبایی‌شناسانه در مرز فرم و معنا

مقدمه

در نظریه‌های طراحی، مفهوم «کارکرد» مدت‌ها یکی از ارکان مرکزی در فهم طراحی صنعتی بوده است. با این حال، از دهه ۱۹۹۰ به بعد، با ظهور گرایش‌هایی چون طراحی انتقادی (Critical Design)، رویکردهای تازه‌ای در برابر طراحی اثبات‌گرا (Affirmative Design) شکل گرفتند. آنتونی دان و فیونا ربی، از مهم‌ترین نظریه‌پردازان این حوزه، طراحی را نه ابزاری برای حل مسائل بازار، بلکه رسانه‌ای برای اندیشیدن به ابعاد سیاسی، اخلاقی، و فرهنگی فناوری دانسته‌اند (Dunne & Raby, 2013). پرسش این است: طراحان صنعتی چگونه می‌توانند در این میدان انتقادی عمل کنند؟ و چه نمونه‌هایی از آثار آنان، نسبت فرم و معنا را به سطحی انتقادی ارتقاء داده‌اند؟

طراحی انتقادی: تعریف و زمینه نظری

طراحی انتقادی، به‌زعم  Dunne & Raby، نوعی طراحی «برای تفکر» است، نه صرفاً طراحی «برای مصرف». در این نگاه، شیء طراحی‌شده یک ابزار گفتمانی است که با تولید موقعیت‌های فرضی، هنجارهای تثبیت‌شده را به چالش می‌کشد. این طراحی معمولاً در قالب پروژه‌های مفهومی، آینده‌نگر، یا شبه‌عملکردی بروز می‌یابد. هرچند ریشه‌های آن در طراحی تجربی و طراحی صنعتی نیز قابل ردگیری است.

طراحی صنعتی به‌مثابه بستر انتقاد

گرچه طراحی انتقادی غالباً با آثار گالری‌محور یا آکادمیک گره خورده، بسیاری از طراحان صنعتی نیز با بهره‌گیری از زبان محصول، به خلق آثاری دست زده‌اند که واجد ابعاد انتقادی و تفسیری است. در این بخش، با تحلیل چند نمونه شاخص، این امکان بررسی می‌شود.

1. فیلیپ استارک (Philippe Starck) و کنایه به کارکرد

نمونه: آب‌میوه‌گیری (آب‌مرکبات‌گیری) (Juicy Salif / 1990)

این شیء با ظاهر مجسمه‌گونه‌اش، به‌جای کارایی، بر فرم، بیگانگی و زیبایی‌شناسی اغراق‌شده تأکید می‌کند. استارک خود اذعان می‌کند که «این شیء، گفت‌وگویی است درباره طراحی، نه یک ابزار خانگی.» این اثر، مرز میان طراحی صنعتی و طراحی مفهومی را درهم می‌شکند (Sudjic, 2009).

2. مارتینو گامپر (Martino Gamper) و طردِ فرم ایده‌آل

پروژه: ۱۰۰ صندلی در ۱۰۰ روز (100 Chairs in 100 Days / 2007)    

گامپر در این پروژه، با ترکیب اجزای صندلی‌های قدیمی و بلااستفاده، صد صندلی منحصربه‌فرد ساخت. هیچ‌کدام از صندلی‌ها از نظر ارگونومی، هماهنگی، یا ساختار بهینه نیستند، اما هر یک حامل بیانی شخصی و تاریخی‌اند.

این پروژه، درواقع نقدی بر استانداردسازی، مصرف انبوه، و زیبایی‌شناسی صنعتی است. در این آثار، «نقص» به ابزار زیبایی‌شناسی و کنشگری تبدیل می‌شود.

3- یرسی سیمور (Jerszy Seymour) و سیاست مشارکت

پروژه: صندلی کارگاهی (Workshop Chair / 2008)  

سیمور صندلی‌هایی طراحی می‌کند که در ورک‌شاپ‌های عمومی با مواد خام و ابزار ابتدایی ساخته می‌شوند. مشارکت افراد، بخشی از فرایند طراحی است.

این پروژه، طراحی را از دست طراح حرفه‌ای رها می‌کند و به مردم بازمی‌گرداند. در اینجا طراحی نه «محصول نهایی» بلکه فرایندی سیاسی و جمعی است (Tonkinwise, 2011).

4-  کنستانتین گرچیچ (Konstantin Grcic) و زیبایی‌شناسی ضد سرمایه‌داری

پروژه: لامپ رومیزی (Mayday Table Lamp / 2008)  

این چراغ قابل‌حمل با ظاهری صنعتی و کاربردی، طراحی‌ای دارد که از زیبایی‌شناسی مینیمال و ابزار کارگری الهام گرفته است. فرمی ضد-لوکس، سرد، اما صادقانه دارد.

کنستانتین گرچیچ با دوری از جذابیت‌های صوری و گرایش به صداقت مادی، طراحی را در خدمت «بی‌طرفی سیاسی» قرار می‌دهد. این رویکرد، در برابر زیبایی‌شناسی سرمایه‌دارانه‌ای می‌ایستد که طراحی را به «کالا-فرم» تقلیل می‌دهد (Fallan, 2010).

نتیجه‌گیری

طراحی انتقادی، نه صرفاً از طریق پروژه‌های مفهومی، بلکه در بطن طراحی صنعتی نیز امکان‌پذیر است. آثاری که در ظاهر در خدمت بازارند، می‌توانند حامل بار معنایی، کنایه، و نقد باشند. این متن به دنبال نشان دادن آن بود که طراحانی چون فیلیپ استارک یا گامپر، با استفاده از فرم، عدم‌کارایی، مشارکت یا ابهام، طراحی صنعتی را به سطحی گفتمانی و تفسیری ارتقاء می‌دهند.

در این سطح، طراحی صنعتی از سطح «حل مسئله» عبور کرده و به زبانِ انتقادیِ فرم بدل می‌شود- زبانی برای اندیشیدن، نه فقط مصرف.

منابع:

-Dunne, A., & Raby, F. (2013). Speculative Everything: Design, Fiction, and Social Dreaming. MIT Press.

-Sudjic, D. (2009). The Language of Things. Penguin.

-Gamper, M. (2007). 100 Chairs in 100 Days. Dent-De-Leone.

-Tonkinwise, C. (2011). A Taste for Practices: Unrepressing Style in Design Thinking. Design Studies.

-Fallan, K. (2010). Designing Modern Norway. Ashgate. -Margolin, V. (2002). The Politics of the Artificial: Essays on Design and Design Studies. University of Chicago Press.

این مطلب را هم‌رسانی کنید:

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شاید این مطالب هم برای شما جالب باشد

پروژه: ۱۰۰ صندلی در ۱۰۰ روز (100 Chairs in 100 Days / 2007)
‌یادداشت‌‌ها

طراحی انتقادی (Critical Design) در طراحی صنعتی

طراحی انتقادی مفهومی نسبتاً نوین در اندیشه طراحی معاصر است که بر خلاف جهت‌گیری سنتی طراحی صنعتی، نه درصدد حل مسئله یا تولید محصول، بلکه به‌دنبال طرح پرسش، ایجاد تأمل، و نقد ساختارهای قدرت، فناوری و فرهنگ است. این مقاله با تکیه بر نمونه‌های تصویری از آثار طراحانی چون فیلیپ استارک (Philippe Starck)، مارتینو گامپر (Martino Gamper)، یرتسی سیمور (Jerszy Seymour) و دیگران، به تحلیل جایگاه طراحی انتقادی در بستر طراحی صنعتی می‌پردازد. این تحلیل نشان می‌دهد که چگونه طراحی صنعتی می‌تواند از سطح عملکرد و تولید عبور کرده و به بستری برای تفکر فرهنگی و اجتماعی بدل شود.

Read More »
‌یادداشت‌‌ها

طراحی برای نوآوریِ فرایندی

هدف نویسنده از این مقاله بررسی نقش طراحی[1] design. در ایجاد نوآوری پایدار و تحلیل رابطهٔ بین نوآوری محصول و نوآوریِ فرایندی است.[2] sustainable innovation,

Read More »