زمانی که اولین فناوریهای مبتنی بر زنجیرهٔ بلوکی شکل گرفتند، بهنظر میرسید ساختار اقتصادی برای همیشه تغییر خواهد کرد. این فناوری، بسته به اینکه در کدام حوزه استفاده شود، امکان شکلگیری فرآیندی برگشتناپذیر و امن را تحت نظارت همگانی فراهم میکند. اطلاعات، مرتبط با هر حوزهای که باشند، در بلوکهای مشخصی ریخته میشوند و بهصورت زنجیرهای در کنار یکدیگر قرار میگیرند. اطلاعاتِ داخل هر بلوک محرمانه است و صاحب محتوای این بلوک با یک کلید یکتا به این اطلاعات دسترسی خواهد داشت و تصمیم میگیرد که این اطلاعات را با چه کسی در میان بگذارد. مثلاً اگر این اطلاعاتْ ارز دیجیتالی باشد، تصمیم میگیرد که آن را به کس دیگری بفروشد؛ یا اگر پروندهٔ سلامت باشد، تصمیم میگیرد آن را با کدام مؤسسه درمانی بهاشتراک بگذارد. با این روش، دو مفهوم داراییهای دیجیتال و تمرکززدایی محقق خواهند شد.
تمرکززدایی از همهچیز[1]decentralization of everything مفهوم جدیدی است که در آینده ساختار اجتماعی ما را تغییر خواهد داد. در این ساختار جدید، بهجای مالکیت، دارایی دیجیتال خواهیم داشت. بهعنوانمثال، بهجای ذخیره حجم زیادی از فیلمها، فیلمهایی را که میخواهیم آنلاین مشاهده میکنیم؛ یا بهجای داشتن ماشین و اشغال فضا و منابع، برای جابهجایی، از تاکسیهای اینترنتی استفاده خواهیم کرد. در حقیقت، همهٔ فیلمها یا تاکسیهای اینترنتی این سرویسها داراییهای دیجیتال ما خواهند بود.
ارزهای دیجیتال در حال حاضر در مدلهای مختلف و با اسمهای متنوعی در بازار وجود دارند. مبنای تولید این ارزها استخراج از معدن[2]mining است. این معدن در بعضی از این ارزها ــ مثل بیتکوین ــ محدود است و در بعضی دیگر ــ مثل دوجکوین ــ هنوز محدودیتی ندارند. محدودیت یادشده گاهی میتواند تأثیر زیادی در قیمتگذاری این ارزها داشته باشد. امروزه ارزهای دیجیتال امکان جابهجایی امن پول را ــ بهطوریکه هویت صاحب ارز فقط یک کد خواهد بود ــ بدون محدودیتهای بینالمللی فراهم میکنند، اما در چند سال آینده بیشتر ساختارهای امروزی، بهخصوص بانکها، را برای همیشه تغییر خواهند داد.
–
این مطلب در روزنامهٔ جامجم