طراحی مفهومی[1]
conceptual design. دستهٔ مجزایی از انواع طراحی نیست، بلکه رهیافتی به طراحی است که در طیف وسیعی از فعالیتها وجود دارد. طراحی مفهومی به شیوههایی با (←) فرم به آزمونوخطا میپردازد، تا مرزهای آنچه در طراحی جافتاده است را جابهجا کند.
از برخی نظرها، طرحهای مفهومی بهلحاظ فلسفی به هنر مفهومی نزدیکاند، زیرا هردو عمدتاً تحت تأثیر ایدهها هستند ــ نه ملاحظات مادی دیگری چون فرم، کارایی، زیباییشناسی، یا بازارپسندی. ازاینرو، طرحهای مفهومی معمولاً نه بهقصد تولید انبوه، بلکه برای عرضه در نمایشگاهها یا نشریات ساخته و پرداخته میشوند. اما اگر طرحهای مفهومی را، بهجای طراحی، از جنس هنر بدانیم، نشان میدهد برداشت بسیار مضیقی از مفهوم «طراحی» داریم. درواقع، هدف اصلی طراحی مفهومی استفاده از طراحی بهمثابهٔ ابزاری برای برانگیختن مباحثات و مناظرات و بهچالش کشیدن پیشفرضها درخصوص مفهوم «طراح»، «کاربر» و «مصرفکننده» است. بهعلاوه، طرحهای مفهومیْ مفهوم یا ایده را کاملاً جدا از کارایی درنظر نمیگیرند؛ چیزی که از هنرهای کاربردی هم برمیآید. به بیان دقیقتر، کاربرد روزمره برای طراحی مفهومیْ پیوسته مدنظر است، چه طراح بخواهد آنها را نفی کند ــ مثل مبلمان یا زیورآلات غیرقابلاستفاده، چه بخواهد آنها را بهچالش بکشد ــ مثل تولیدات نگاشتاریای که خوانشپذیر[2]barely legible graphics. نیستند، چه بخواهد فرانامههای[3]فرانامه (scenario) داستان یا روایت یا توصیفی نظاممند از سلسلهرویدادهایی که ممکن است در آینده رخ دهد را گویند. … Continue reading جایگزین یا آیندهنگرانهای را ــ از کاربردهای فرضی یا تخیلی اشیاء ــ بسازد و پیش بنهد.
دستهٔ سومی، که از حالات طراحی مفهومی برشمردیم، معمولاً به روابط انگارشی ــ در جنبههای روانشناختی، اجتماعی و اخلاقی ــ بین افراد و اشیاء، همزمان و هماندازه با روابط کارکردی، توجه دارد. نهایتاً (←) این طرحها ممکن است کارکرد آشکار عملی یا حتی منطقیای نداشته باشند؛ درواقع، پیشنهادههای این نوع از طراحی مفهومی اغلب تعمداً غیرقابلتحقق تدوین میشوند، تا بر موانعی ــ ازقبیل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فلسفی و غیره ــ که توان بالقوهٔ آنها را محدود میکنند، تأکید گذارند. ما طراحان باید روشهایی برای تفکر دربارهٔ فرانامههای آینده و فناوریهای ظهوریابنده ایجاد کنیم که مبتنی بر واقعیت باشند، اما درعینحال با بهکار گرفتن تخیل به ما اجازه دهند تا درمورد امکانات و احتمالات مختلف به بحث و گفتوگو بپردازیم.
البته این خطر همواره وجود دارد که طراحیهای مزبور به خیالپردازیهایی صِرف تبدیل شوند، و بنابراین طراحان بایستی در حفظ حس واقعگرایی کوشا باشند. در این راستا، میتوان گفت که طرحهای مفهومی از همان تعلیق ناباوری[4]تعلیق ناباوری (suspension of disbelief) تمایل تماشاگر به باورداشت نمایش و قراردادهای آن را گویند. به عبارت کاملتر، … Continue reading بهره میگیرند که در فیلمسازی و داستاننویسی کاربرد دارد. به عبارت دیگر، برخورد با این محصولات باید روایتهای پیچیدهای را درخصوص نحوهٔ استفادهشان ایجاد کند. این نوع طرحهای مفهومی، با تأکید بر فرانامههای جایگزین و تعاملات آینده، جایی میان داستان و واقعیت دارند و ازنظر اهداف و فرایندها نیز به سینما و ادبیات نزدیکترند تا هنرهای تجسمی. میتوان آنها بهسان وسایل صحنهی فیلمهای هنوزساختهنشده، یا محرکی برای تصور فیلمی خیالی درنظر گرفت.
فرایند طراحی مفهومی نیز، همانند (←) طراحی نقادانه، بهجای حل مستقیم مسئله (← حل مسئله)، تمرکزش بیشتر بر ایجاد شرایطی برای بحث و تعامل و تبادل نظر عمومی است. به عبارتی، موضوعات اصلی طراحی مفهومی، طرح پرسش دربارهٔ آیندهٔ جامعه، فناوری، (←) زیباییشناسی و رفتار (←) اجتماعی است: پرسشهایی دربارهٔ آیندهٔ خود طراحی. طراحی مفهومی فرایندی است که فضایی را برای آزمودن، ارائه و انتقال ایدهها فراهم میکند: مجرایی موازی برای طراحی، یا گونهای اختصاصی برای کاوشهای مفهومی.
چنانکه گفته شد، هدف بسیاری از طراحیهای مفهومی تولید انبوه آنها نیست، بلکه این است که کاربران را به تأمل، تفکر و پرسشگری درباب تأثیر آن طرح بر زندگیشان وادارد. رهیافتهای طراحی انگارشی انواع مختلفی دارند که درنهایت آنها هم بازارمحور محسوب میشوند. برای مثال، خودروهای مفهومی، که در نمایشگاههای خودرو بهمنظور سنجش آمادگی و گشودگی بازار نسبتبه ایدههای جدید بهنمایش گذاشته میشوند؛ یا پروژههای چشمانداز آینده، که شرکتهای بزرگ بر روی آنها بهقصد انگارهٔ امکانات و کاربردهای محصولات جدید سرمایهگذاری میکنند. دنیای مد والا[5]مد والا یا «اوت کوتور» (haute couture) اصطلاحی فرانسوی است، که از دو بخش «اوت» بهمعنیِ والامقام و اشرافی و «کوتور» … Continue reading را هم میتوان تا حد زیادی مفهومی بهحساب آورد، اما تا اندازهای آرمانگرایانه و آرمانشهری است، چون بهدنبال خلق چیزی فراتر از «اکنون» است؛ چیزی که بتوانید امروز بخرید، مالکش باشید و بپوشید. این گونههای طراحی با طراحی مفهومی ارتباط آشکاری دارند، چراکه هردو انگارشی و آیندهنگرند؛ بااینحال، تفاوت قابلتوجهی میان اهدافِ پشت فرایندهایشان وجود دارد.
عمل مفهومسازی در طراحی، که فرایندش شامل (←) پیشنمونسازی از راهحلهای مختلف برای رسیدن به یک طراحی نهایی بهینه است، نیز با «طراحی مفهومی» که در این نگاشته تشریح شد متفاوت است. بدون شک، هر (←) فرایند طراحی فرمیای مستلزم ایدهپردازی و تحلیل مفهومی است. تفاوت در این است که آیا این ایدهها و مفاهیم با ملاحظات مادی یا تجاری معمولبهانتظار گلاویز میشوند، یا با تفوق یافتن بر آنها گذر میکنند.
—
مؤلف: فیونا رِیبی | Fiona Raby
مترجم و ویراستار: علیرضا راستین کیا
پانوشتها[+]
↑1 |
conceptual design. |
---|---|
↑2 | barely legible graphics. |
↑3 |
فرانامه (scenario) داستان یا روایت یا توصیفی نظاممند از سلسلهرویدادهایی که ممکن است در آینده رخ دهد را گویند. ــ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی. |
↑4 |
تعلیق ناباوری (suspension of disbelief) تمایل تماشاگر به باورداشت نمایش و قراردادهای آن را گویند. به عبارت کاملتر، «تعلیق ناباوری» اصطلاحی در مطالعات ادبی و سینمایی است که در آن مخاطب یک متن دیداری، نوشتاری یا شنیداری بهصورت ارادی ناباوری خود را کنار میگذارد تا بتواند با جهان متن همآوایی کند. ــ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب و ویکیپدیای فارسی. |
↑5 |
مد والا یا «اوت کوتور» (haute couture) اصطلاحی فرانسوی است، که از دو بخش «اوت» بهمعنیِ والامقام و اشرافی و «کوتور» بهمعنای سوزنزنی و یا خیاطی تشکیل میشود. ــ مُدوپدیا. |