تصویر نژده هوانسیان

نژده هوانسیان

دیزاینپرنور؛ کنش‌یار دیزاین، برندسازی و نوآوری

پنج نکتهٔ قابل‌توجه در جمع‌بندی رویداد چهارم زاین

  • برای اینکه طراحان ایرانی بتوانند از تفکر طراحی بیشترین بهره را بگیرند، باید بیاموزند در فرایند حرفه‌ای خود به «تفکر» جایگاه ویژه‌ای بدهند. البته، قبل از هر چیز، لازم است موضوع تفکر ـ در فرایند آموزش طراحی در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های ایرانی ـ جایگاه محوری خود را بازیابد. طراح ایرانی باید بیاموزد که «اندیشیدن» مهارت تخصصی بنیادین اوست.
  • با خواندن یک یا چند کتاب مرجع، شرکت کردن در چند کارگاه یا دورهٔ آموزشی و حتی گرفتن مدرک معتبر آن‌ها، کسب مهارت در بعضی از ابزارهای رایج، یا حفظ کردن چند مدل فرایندی اختصاصی، متفکر طراح تربیت نمی‌شود. همهٔ این موارد دریچه‌هایی برای ورود به دنیای تفکر طراحی‌اند، ولی برای بهره‌گیری درست از آن به‌هیچ‌وجه کافی نیستند. پرداختن به تفکر طراحی نیازمند رویکردی عمیق‌تر و اساسی‌تر است؛ چراکه، قبل از هر چیز، تفکر طراحی نوع ویژه‌ای از «طرز تفکر» است. به‌عبارت‌دیگر، هر کس باید ـ با پرورش مجموعه ویژگی‌های تفکر طراحی در خود ـ به یک تفسیر شخصی از آن دست یابد.
  • تفکر طراحی هدف نیست، بلکه رویکردی است که رسیدن به هدف ـ راه‌حل‌یابی خلاق ـ را در عرصه‌های گوناگون تسهیل می‌کند. لذا اگر می‌توانیم رسیدن به هدف مدنظرمان را به کمک آن تسریع کنیم، مهم نیست که آن را تحت چه نام یا عنوانی بخوانیم.
  • یکی از حوزه‌هایی که امروزه اثربخشیِ تفکر طراحی در آن ملموس‌تر به‌نظر می‌رسد دنیای کارآفرینی است. تفکر طراحی، با کمک به مخاطبان برای کسب بینش عمیق‌تر، فرایند «ارزش‌آفرینی» کارآفرینان را تسهیل و دسترس‌پذیر‌تر می‌کند.
  • و شاید بهتر باشد، برای لمس بهتر اثربخشی تفکر طراحی، قبل از هر چیز، آن را در زندگی شخصی خود به‌کار بگیریم.

این مطلب را هم‌رسانی کنید:

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

شاید این مطالب هم برای شما جالب باشد

پروژه: ۱۰۰ صندلی در ۱۰۰ روز (100 Chairs in 100 Days / 2007)
‌یادداشت‌‌ها

طراحی انتقادی (Critical Design) در طراحی صنعتی

طراحی انتقادی مفهومی نسبتاً نوین در اندیشه طراحی معاصر است که بر خلاف جهت‌گیری سنتی طراحی صنعتی، نه درصدد حل مسئله یا تولید محصول، بلکه به‌دنبال طرح پرسش، ایجاد تأمل، و نقد ساختارهای قدرت، فناوری و فرهنگ است. این مقاله با تکیه بر نمونه‌های تصویری از آثار طراحانی چون فیلیپ استارک (Philippe Starck)، مارتینو گامپر (Martino Gamper)، یرتسی سیمور (Jerszy Seymour) و دیگران، به تحلیل جایگاه طراحی انتقادی در بستر طراحی صنعتی می‌پردازد. این تحلیل نشان می‌دهد که چگونه طراحی صنعتی می‌تواند از سطح عملکرد و تولید عبور کرده و به بستری برای تفکر فرهنگی و اجتماعی بدل شود.

Read More »
‌یادداشت‌‌ها

طراحی برای نوآوریِ فرایندی

هدف نویسنده از این مقاله بررسی نقش طراحی[1] design. در ایجاد نوآوری پایدار و تحلیل رابطهٔ بین نوآوری محصول و نوآوریِ فرایندی است.[2] sustainable innovation,

Read More »