بر کسی پوشیده نیست که اولین و چشمگیرترین ظهور صنعتیسازی در انگلستان رقم خورده است؛ آنچه منجر به ریشهکن کردن رابطهٔ مستقیمی شد که زمانی بین محصول و مصرفکننده وجود داشت ــ همراه با افزایش شهرنشینی، گسترش بازار، و ایجاد طبقهای از کارگران صنعتی، که همان پرولتاریا[1]
proletariat. باشد، و بیگانه و جدا سازی نیروی کار. در دنیای پیشاصنعتی، نجار یک میز را پس از مذاکرهٔ مستقیم با مشتریان میساخت و محصول را مختص برآوردن میل ایشان طراحی میکرد. کفاش، خزدوز یا دیگر پیشهوران نیز همین کار را میکردند. صنعتی شدن[2]
industrialization. مشتریان و تولیدکنندگان را به تعاملکنندگانی ناشناس، در یک بازار آزاد، تبدیل کرد.
بهعلاوه، مسئولیتپذیری در برابر طرح نیز تغییری اساسی یافت و بعضاً بهکلی معدوم شد: دیگر هیچ فردی در قبال آنچه تولید میشد مسئول نبود. وضع اسفبار تولید و کیفیت نازل تولیدات در این شرایط فقط وخیمتر شد.
نویسندگان عصر رمانتیک ــ برای نمونه، پِرسی بیش شلی[3]
Percy Bysshe Shelley (1792–1822). و ویلیام وردزورث[4]
William Wordsworth (1770–1850). ــ یا سرانجام حتی فیلسوف و اقتصاددان سیاسی این عصر، کارل مارکس،[5]
Karl Marx (1818–1883). سخن به اعتراض شدیدی از این وضع گشوده بودند. بااینحال، چند دههای زمان برد تا این اوضاع هراسانگیزِ امور بهدرستی درک و ملاحظه شود. بههرروی، هرچند بسیاری از مردم مسئله را بهنیکی و با نیت خیر تحلیل کردند، به گذشته که مینگریم ــ همچون غالب واکنشهای ابتدایی و عمومی ــ تلاشهایشان برای رسیدگی به مشکلات یا بیاثر بود یا بیثمر.
برخی از کنشگران شاخص انگلیسی این دوران عبارت بودند از: جان راسکین[6]
John Ruskin (1819-1900). و ویلیام موریس؛[7]
William Morris (1834-1896). و بعدتر، با کمی تفاوت در رفتار، چارلز رنی مکینتاش[8]
Charles Rennie Macintosh (1868-1928). از اسکاتلند. جان راسکین، فیلسوف و نویسنده، روی بازتولید فرهنگ یکپارچه و بازگشت به مفاهیمی چون کیفیت خوب و طرز کار فردی تمرکز داشت. ویلیام موریس ــ با تأثیرپذیری از گزارش دولتی بریتانیا در ۱۸۳۶، دربارهٔ طراحی و صنعت، و نمایشگاه جهانی لندن در ۱۸۵۱ ــ شرکت «موریس، مارشال و فاکنر»[9]
Morris, Marshall and Faulkner, the firm. ــ که بعدها، صرفاً به نام «موریس» شناخته میشود ــ را پایه گذاشت، که کارش تولید منسوجات، کاغذدیواری و مبلمان بود، به بهترین شیوهٔ پیشهوری آن دوران. او در ۱۸۸۸ جامعهٔ «هنرها و پیشهها»[10]
Arts & Crafts. را بنیان نهاد، که درنهایت مبدل به جنبش مهمی درزمینهٔ هنر و طراحی شد.
طرفداران جنبش هنرها و پیشهها، همچون رمانتیکهای چند دههٔ قبلشان، با قاطعیت و اندازهای نفرت، صنعتی شدن را نمیپذیرفتند و ترجیحشان صورتهای پیشاصنعتی و سنتی تولید بود. نمونهٔ مناسبی از آن در رمانتیسیزم آلمانی را میتوان در نامهنگاریهای میان دو نویسنده، لودویگ تیک[11]
Ludwig Tieck (1773-1853). و ویلهلم هاینریش واکنرودر،[12]
Wilhelm Heinrich Wackenroder (1773-1798). پیدا کرد. یکیشان در نیمهٔ نخست قرن نوزدهم مدتی را در فورت،[13]
Fürth. که در آن زمان صنعتیترین شهر آلمان بهحساب میآمد، گذرانده بود و از مشاهدات شخصیاش برای دوست خود خشمی بیاندازه را نسبت به کارخانهها، سروصدا و مهدودشان، ضمن فقر و شتابزدگی زندگیها بهتوصیف کشیده است. آنها برآن شدند که شهر فورت را ترک کنند و کمی دورتر، در نزدیکی نورنبرگ[14]
Nuremberg. ــ جایی که در نظرشان هنوز حالوهوای بکر قرونوسطایی داشت ــ سکنا گزینند.
جان راسکین نیز زبان به نکوهش شهرهای بزرگ و مترقی صنعتی، چون منچستر و لیورپول، و ستایش حومهٔ شهرها و اصلاً زندگی به شیوهٔ روستایی گشود ــ بااینکه حتی در همان زمان هم اینها سلایقی احساساتی و فراقزده[15]
sentimentally nostalgic. بهحساب میآمد (← نوستالژی). البته این ایده حامیانی هم پیدا کرد. برای مثال، رد آن را در آثار متقدم معمار فوتوریست ایتالیایی، سانتالیا،[16]
Antonio Sant’Elia (1888-1916). یا در جنبش باغشهر[17]
the Garden City Movement. میتوان یافت.
ویلیام موریس برنامهٔ ذهنیاش را در رمانی به نام اخباری از ناکجا[18]
News from Nowhere (1890). به رشتهٔ تحریر درآورد: آمیزهٔ عجیبی از مفاهیم تحویلناپذیر سوسیالیستی ــ ضمن دفاع از الغای قدرت پول و بحث فروپاشی مغرضانهٔ خانواده و پایان جداسازی نیروی کار ــ سرمست از ملغی شدن هرگونه صنعتیسازی و بازگشتی همهجانبه به آرمانهای قرونوسطاییِ پیشهوری و بیتکلف زیستن. تأثیر مواضع یادشده عملاً این بود که جنبش هنرها و پیشهها، در بازگشتی، به تولید انفرادی روی آورد؛ اما در واقع، صرفاً میتوانست برای نودولتانی از طبقهٔ متوسط مفید باشد که توان تهیهٔ محصولاتش را داشتند. همین موجب شد تا فیلسوف شهیر آلمانی، ارنست بلوخ،[19]
Ernst Bloch (1885-1977). پیروان جنبش هنرها و پیشهها را «سوسیالیستهای خردهبورژوا»[20]
petit-bourgeois socialists.بخواند. چنین نسبتی برای این جنبش، نظر به پشتیبانی فلسفی ایشان از حقوق کارگران، بیشک انتقاد سنگینی بود.
با وجود این، جنبش هنرها و پیشهها پرآوازه شد و عامل آگاهیِ گسترشیافتهٔ مردم انگلستان از طراحی محصول و ارتباطات. همچنین جنبشهای (←) نوهنر، (←) انجمن پیشهوران آلمان، و حتی (←) باوهاوس از آن تأثیر پذیرفتهاند. بر همین اساس، بسیاری امروز بر این باورند که جنبش هنرها و پیشهها بهواقع سرآغاز استقلال یافتن رشتهٔ (←) طراحی بوده است.
مآخذ:
-
Cumming, Elizabeth, and Wendy Kaplan. The Arts and Crafts movement. World of Art. New York: Thames & Hudson, 1991.
-
Kaplan, Wendy. The Arts and Crafts movement in Europe and America: Design for the modern world, 1880–1920. New York: Thames & Hudson, 2004.
-
Morris, William. News from Nowhere. Oxford, United Kingdom: Oxford Univ. Press, 2003. (Orig. pub. 1890.)
-
Naylor, Gillian. The Arts and Crafts movement: A study of its sources, ideals, and influence on design theory. Cambridge, MA: MIT Press, 1980.
← پیشه، طراحی صنعتی.
—
مؤلف: میشائیل ارلهوف | Michael Erlhoff
مترجم و ویراستار: علیرضا راستین کیا
پانوشتها[+]
↑1 |
proletariat. |
---|---|
↑2 |
industrialization. |
↑3 |
Percy Bysshe Shelley (1792–1822). |
↑4 |
William Wordsworth (1770–1850). |
↑5 |
Karl Marx (1818–1883). |
↑6 |
John Ruskin (1819-1900). |
↑7 |
William Morris (1834-1896). |
↑8 |
Charles Rennie Macintosh (1868-1928). |
↑9 |
Morris, Marshall and Faulkner, the firm. |
↑10 |
Arts & Crafts. |
↑11 |
Ludwig Tieck (1773-1853). |
↑12 |
Wilhelm Heinrich Wackenroder (1773-1798). |
↑13 |
Fürth. |
↑14 |
Nuremberg. |
↑15 |
sentimentally nostalgic. |
↑16 |
Antonio Sant’Elia (1888-1916). |
↑17 |
the Garden City Movement. |
↑18 |
News from Nowhere (1890). |
↑19 |
Ernst Bloch (1885-1977). |
↑20 |
petit-bourgeois socialists. |