ساخت[1]
construction. ــ که از ریشهٔ لاتین «کان»[2]
con. به معنای ‹باهم› یا ‹بههم› و «استروئِره»[3]
struere. به معنای ‹ساختن› است ــ هم به فرایند و هم به نتیجهٔ تولید روشمند و هدفمند یک (←) مصنوع مادی یا غیرمادی اشاره دارد. ساخت همچنین رابطهٔ مشخصی بین (←) فرم و (←) کارکرد برقرار میکند. این اصطلاح اغلب، و گاه بهطوری گمراهکننده، مترادف (←) طراحی گرفته میشود.
ساختهای مادی شامل وسایــل، ماشینآلات، تأسیسات تولید و ساختمانها میشوند، و ساختهای غیرمادی/ ذهنی مشتمل بر نظریههای ریاضی، نظامهای فلسفی و مجموعهٔ قوانیناند. فرایندهای ساختْ به توصیف توالی مراحل، رویهها، قوانین محاسبه و استانداردهای بهکارگرفتهشده برای تولید کارآمد یک سازه میپردازند. علوم ساخت یا (←) طراحی مهندسی است که بیشتر بر این موضوع تمرکز دارد.[4]
Gerhard Pahl, Wolfgang Beitz, Jörg Feldhusen and Karl-Heinrich Grote, Engineering Design: A Systematic Approach, Ken Wallace and Luciënne Blessing, trans. (London: Springer, 2007).
مشاهدات علمی و بیواسطهٔ دستاول بر دادهها، کارکردها، محاسبات و رویههای «عینی» متمرکز است. در اینگونه مشاهدات، ساختها (←) سامانههایی هستند ــ مشتمل بر عناصر و همبستگیهایی ــ که هدف مشخصی را دنبال میکنند و میتوان آنها را بهروشنی با عبارات نحوی، هندسی، مکانشناسانه و ساختاری[5]
in syntactic, geometric, topological, and structural terms. توصیف کرد. این سامانهها اغلب ــ بهلحاظ ساختار و کارکرد ــ پیچیدهاند، ولی ارائهٔ یک توضیح علّی دربارهشان درهرحال دورازذهن نیست. فرم و کارکرد در اینجا رابطهٔ نامتقارنی باهم دارند؛ به این معنی که، فرم تابعِ کارکرد است.
در مشاهدهٔ ساخت، وضعیت فرق میکند؛ در اینجا با مشاهدهٔ دستدوم سروکار داریم. این به معنای مشاهدهٔ تفاوتها ازلحاظ فرم دوسویهٔ آنهاست؛ به عبارت دیگر، شمول تلویحیشان بر آنچه شامل نمیشوند. درنتیجه، مشاهدهٔ دستدوم همچنین مشاهدهٔ مشاهدهگران نیز هست، زیرا تفاوتها فقط در صورتی میتوانند وجود داشته باشند که مشاهدهگری تصدیقشان کرده باشد. به این ترتیب، ساخت میتواند دارای «انعطافپذیری» و قدری «آزادی» شود (← ساختگرایی). این آزادی فقط بهطور موقت و ازطریق ارتباطات تعیین میشود، که در آن مشاهدهگرانِ دستدوم بر مشاهداتِ دستهاول صحه میگذارند.[6]
Dirk Baecker, Form und Formen der Kommunikation (Frankfurt am Main: Suhrkamp, 2005). این ‹قاعده› هم دربارهٔ ساختهای غیرمادی و هم ساختهای مادی مصداق دارد.
گذار به مشاهدهٔ دستدوم بر وجود تفاوتی اساسی میان ساخت و طراحی نیز دلالت دارد. در طراحی، فرم و کارکردْ رابطهٔ متقارنی دارند. در فرایند طراحی، فرم و کارکرد باهم تعاملی پویا برقرار میکنند ــ به گونهای که فرم به کارکردْ معنا میبخشد و کارکرد نیز فرم را شکل میدهد. درنتیجه، فرم یک طراحی میتواند ــ نسبتبه کارکردهای ممکنش ــ تغییر کند؛ با توجه به فرم هم ممکن است کارکردهای جدید و متفاوتی پیدا شوند. این ساختها، برای واسطهای میان بدن/ آگاهی/ ارتباط و مصنوعات، «مناسباتی» موقتی و وابسته به مشاهدهگر ایجاد میکنند[7]
Christopher Alexander, Notes on the Synthesis of Form (Cambridge, MA: Harvard University, 1964) and Dirk Baecker, Form und Formen der Kommunikation. و بهراستی پیچیدهاند.
از دیدگاه ساخت، مصنوعات «دستگاههای ساده»ای محسوب میشوند،[8]
Heinz von Foerster, Observing Systems. (Seaside: Intersystems Publications, 1981). درحالیکه طراحی مصنوعات را، «دستگاههای پیچیده»ای بهحساب میآورد که میتوانند عملکردی به فراخور زمینه و زمانه داشته باشند.[9]«دستگاههای ساده» و «دستگاههای پیچیده» مفاهیمیاند که هاینز فون فورستر (۱۹۱۱-۲۰۰۲) آنها را درانداخته … Continue reading ساختْ به حل مسائل «مشخص» میپردازد، درحالیکه طراحی با مسائل «مبهم» دستوپنجه نرم میکند. به بیان دیگر، ساخت در پارادایم علمیـفنی کار میکند، اما پارادایم طراحی هنوز صورتبندی نشده است.
مآخذ:
-
Alexander, Christopher. Notes on the Synthesis of Form. Cambridge, MA: Harvard University Press, 1964.
-
Baecker, Dirk. Form und Formen der Kommunikation. Frankfurt am Main: Suhrkamp, 2005.
-
Calvert, Sheena. “Language: The Non-Trivial Machine.” Interalia Magazine. October 2019. https://www.interaliamag.org/articles/sheena-calvert-the-non-trivial-machine.
-
Foerster, Heinz von. Observing Systems. Seaside, CA: Intersystems Publications, 1981.
-
“Machine (Non-Trivial).” Systemspedia. accessed April 7, 2024, http://www.systemspedia.bcsss.org/?title=MACHINE+%28NON-TRIVIAL%29.
-
Pahl, Gerhard et al. Engineering Design: A Systematic Approach. Translated by Ken Wallace and Luciënne Blessing. London: Springer, 2007.
-
“Trivial and Non-Trivial Machines,” Commonplace, accessed April 7, 2024, https://commonplace.doubleloop.net/trivial-and-non-trivial-machines.
← پژوهش مشاهدهای.
—
مؤلف: ولفگانگ یوناس | Wolfgang Jonas
مترجم و ویراستار: علیرضا راستین کیا
پانوشتها[+]
↑1 |
construction. |
---|---|
↑2 |
con. |
↑3 |
struere. |
↑4 |
Gerhard Pahl, Wolfgang Beitz, Jörg Feldhusen and Karl-Heinrich Grote, Engineering Design: A Systematic Approach, Ken Wallace and Luciënne Blessing, trans. (London: Springer, 2007). |
↑5 |
in syntactic, geometric, topological, and structural terms. |
↑6 |
Dirk Baecker, Form und Formen der Kommunikation (Frankfurt am Main: Suhrkamp, 2005). |
↑7 |
Christopher Alexander, Notes on the Synthesis of Form (Cambridge, MA: Harvard University, 1964) and Dirk Baecker, Form und Formen der Kommunikation. |
↑8 |
Heinz von Foerster, Observing Systems. (Seaside: Intersystems Publications, 1981). |
↑9 |
«دستگاههای ساده» و «دستگاههای پیچیده» مفاهیمیاند که هاینز فون فورستر (۱۹۱۱-۲۰۰۲) آنها را درانداخته است. دستگاههای ساده ماشینهاییاند که عملکردشان تحت تأثیر عملیات قبلی قرار نمیگیرد. رفتار آنها ازلحاظ تحلیلی آشکار است و مستقل از عملیات پیشین عمل میکنند، بنابراین پیشبینیپذیرند. از سوی دیگر، یک دستگاه پیچیده ماشینی است که ممکن است رفتارش بهطور پیشبینیناپذیری تغییر کند. ماشینهای پیچیده به شرایط داخلی خود در لحظات مختلف بستگی دارند، که خود این شرایط تحت تأثیر عملیات پیشین است. اساساً، ساختار یک ماشین پیچیده را نمیتوان تنها ازطریق رفتار آن نتیجه گرفت. دستگاه خودبردار یک ماشین ساده است؛ شما پول را به اندازهٔ مشخصی به او میدهید و او کالای مشخصی را تحویلتان میدهد. خودرویی خودران هم یک ماشین پیچیده است، که رفتار و عملکردش بسته به وضعیت ترافیک، آبوهوا و تجارب پیشین است. ــ کامِنپلِیس، سیستمزپدیا و مجلهٔ اینترِلیا. |