اصطلاح «محکزنی»[1]
benchmarking. به فرآیندهای مقایسهٔ یک محصول، فرآیند یا برنامهٔ خاص با سایر محصولات، فرآیندها یا برنامههای موفق ــ بهمنظور ارزیابی هرگونه ضعف و اندیشیدن تدبیرها یا راهبردهایی برای بهبود کارایی، شیوهٔ کار، بازخورد کاربر، رقابتپذیری، بهرهوری و غیره ــ اشاره دارد. بهعبارتدیگر، هدف از محکزنی شناسایی و کاربست «بهترین شیوهها» در یک شرکت یا سازمان است. این اصطلاح اغلب در زمینههای فناوری اطلاعات[2]
information technology (IT). و مدیریت کسبوکار استفاده میشود؛ بااینحال، هر چیزی را، از برنامههای رایانهای گرفته تا اَشکال حکمرانی، میتوان محکزنی کرد.
گذشته از آن چیزی که قرار است ارزیابی شود، اصول محکزنی ثابت است: ۱. مقایسه؛ ۲. تشخیص نقاط ضعف؛ ۳. تعیین راهبردهایی برای بهبود؛ ۴. کاربست راهبردها؛ ۵. ارزیابی مجدد. برای طراحان، اطلاعات حاصل از محکزنی میتواند منجر به پیشرفتهای قابلتوجهی در طراحی یک محصول یا ــ با درک بهتر قابلیتهای بازاریابی ــ رسیدن به راهبردها و خدمات نوآورانهٔ جدید شود.
← مدیریت طراحی، جهانی شدن، طراحی اطلاعات، کیفیت، پژوهش، طراحی خدمات، طراحی راهبردی، روند.
—
مؤلف: تانیا گودلِفسکی | Tanja Godlewsky
مترجم و ویراستار: علیرضا راستین کیا