آموزش در هر جامعهای بیتردید مهمترین مؤلفهٔ توسعه است و بدون سرمایهگذاری در آن موفقیتی اتفاق نمیافتد. برای این مهم، باید چالشهای پیش رو و آسیبهای آن را شناخت.
آسیبشناسی[1]
pathology فرآیند کشف و درمان آسیب یا بیماری است؛ درست مانند مدلهای فرآیند طراحی، از کشف تا حل مسئله. معتقدم موضوع بحث در حوزهٔ طراحی اجتماعی[2]
social design مطرح و ــ مبتنی بر شیوه و نگرشِ تفکر طراحی ــ قابلحل است.
در حوزهٔ آسیبشناسی نظام آموزشی، در نحوهٔ برخورد، عموماً دو نگرش کلی وجود دارد:
الف. روند از بالا به پایین (طراحی نظام آموزشی: طرح نیاز و حل مسئله)
ب. روند از پایین به بالا (کشف مشکلات آموزشی: حل مسئله)
درعینحال، برخورد ترکیبی میتواند بیشترین شانس موفقیت را داشته باشد؛ زیرا مدل اول پرهزینهتر است و در آن نسبت به نظاممندیِ جدید مقاومت صورت میگیرد و در مدل دوم هم، درمانْ شکل موضعی دارد.
بهتر میبینم، در برخورد با موضوع آسیبشناسیِ آموزش طراحی در ایران، رفتار دیالکتیکی داشته باشیم، وگرنه در نظریههای نخنما و ناکارآمد قبلی باقی خواهیم ماند. یعنی ایجاد یک کنش خِردگرایانه و رسیدن به یک راهحل یا نظریهٔ جدید.
درعینحال ضروری بهنظر میرسد به بررسی وضعیت موجود در سه گام بپردازیم:
الف. آسیبشناسی نظام آموزشی
ب. آسیبشناسی آموزش هنر
ج. آسیبشناسی آموزش طراحی
موارد و عنوانهایی که در پی آوردهام مستلزم بررسی و تحقیق و نتیجهگیریِ مبتنی بر آسیب است، که باید یکبهیک به آن پرداخته شود تا شاید راهحلی کارآمد از آن استنتاج گردد.
آسیبشناسی نظام آموزشی:
-
پیامدهای تقسیمکارِ نابهنجار در ارکان نظام آموزشی.
-
مهمترین مسائل پیش روی: عدم همکاری بینِنهادی، عدم تعامل نظام آموزشی با خانواده، نقش رسانههای اجتماعی، کمیت و کیفیت نیروی متخصص آموزشی.
-
بررسی متغیرهای جذب یا طرد دانشآموزان از اجتماع: کیفیت زندگی، مشارکت اجتماعی، تبعیض اجتماعی، سرمایهٔ فرهنگی.
-
عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی: امید به آینده، رفاه اجتماعی، پذیرش اجتماعی.
-
آسیبهای شبکههای اجتماعی: خانوادهگریزی، بیاعتمادی اجتماعی، اثرات تحصیلی، ازدواج زودهنگام، پورنوگرافی.
-
آگاهی دانشآموزان دربارهٔ حقوق شهروندی: حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، جنسیتی.
آسیبشناسی آموزش هنر:
-
-
آموزش هنر در مدارس و دانشگاهها: ضرورت و سرمایهگذاری، تأثیر خانواده و نظام آموزشی.
-
چگونگی جذب معلمان و استادان
-
شیوهها و روشهای آموزش هنر (گذشته، حال، آینده)
-
تدوین محتواهای آموزشی: کتب درسی و منابع مطالعه و تحقیق.
-
رشتهها و گرایشهای هنری
-
جایگاه معرفتشناختی هنر / معرفتی[3]معرفت: فهمِ مقصددار هنری در نظام آموزشی هنر
-
باور در جامعهٔ هنری، اهداف پرورش هنرمند، استقلال هنری، جایگاه هنر
-
ضرورت هنر در روند تکامل اجتماعی[4]عنوان کتاب ارنِست فیشر، که بهاقتضای زمان و مکان ما تأویلپذیر است.
-
اتمسفر فضای آموزشی
-
آسیبشناسی آموزش طراحی:
-
رشتههای مرتبط در حوزهٔ طراحی، سرفصلهای آموزشی
-
تخصص و گرایشهای تحصیلی
-
نحوهٔ پذیرش دانشجو و آیندهٔ تخصصهای طراحی و ظرفیت جذب بازار کار
-
تخصصهای استادان و کیفیتسنجی روشهای تدریس (شیوههای آموزشی)
-
فضای آموزشی، کارگاهها، بازدیدهای میدانی
-
ارتباط با صنعت، آشنایی با فناوری و مواد، کارآموزیهای مؤثر
-
امکانات تحقیق و بهروزرسانی اطلاعات و تعاملات داخلی و خارجی با طراحان، تولیدکنندگان، بازار و دانشگاهها
-
شناخت جامعه و بازار به تخصصهای حوزهٔ طراحی
-
اتحادیههای صنفی، تعرفههای خدمات
آنچه از عمق این فضای درهمتنیده برمیآید این است که مشکلات آموزشی در تمام اَشکالش عضو حیاتیِ بدنهای به نام فرهنگ است و فرهنگی[5]
فرهنگ: پویاییِ خود شدن در فرآگرد زمان (دکتر ناصر تکمیل همایون) یک روندِ شدنِ آرام و همیشه در جریان است. بنابراین، بیتردید ترمیم آسیبهای آن نیز زمانبَر و طولانی اتفاق میافتد. مثل بیماریِ مزمنی که بهوقتش درمان نشده است و حالا سخت درمان میشود و گاه تا مرز ناامیدی پیش میرود.
بهیقین هرگونه نتیجهگیری و نظر شخصی و راهحلهای موردیْ فقط جنبهٔ تعاملی دارد و رفتار سلیقهای راه به جایی نخواهد برد. تنها، بهعنوان کسی که عاشق ایران است و بچههای وطنش را فرزند خود میداند، این را تجربه کردهام که ــ در کنار تخصص ــ دانشِ لازمهٔ حل مسائل اجتماعی فراتر از دانشِ صِرف است. اگر نوعی آگاهی جهانشمولتر با دانش همراه شود، بسیاری از آسیبها درمان میشوند. به تجربه و نه مطلق و تنها جهتِ بهاشتراکگذاری، موارد زیر را مؤثر میدانم:
-
درنظر گرفتن آموزش، فراتر از یک وظیفه: بهعنوانِ یک مسئولیت اجتماعی
-
توجه به معرفت هنری، جهانبینی و جنبههای اخلاقی، نظیر صداقت، پایبندی، تعهد، عشق و دوست داشتن
-
تقویت امید و تشویق به تداومِ آرزوها، خیالپردازیها، و آرمانخواهی
-
تأکید بر نقشِ تفکر و درست دیدن جهان پیرامونی
-
فراتر از طرح مسائل نظری، تلاش برای تبدیلِ سوبژهها به واقعیات عینی (ابژهها)