آنگاه که معنای فعلیاش را وامیکاویم، احتمالاً به این نتیجه میرسیم که شایسته ــ و بایسته ــ است در کاربرد این واژه بازنگریای داشته باشیم.
نیکلاس دیمانشا[1]جستار حاضر در ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳ از نیکلاس دیمانشا، مدرس و مدیرگروه دانشکدهٔ معماری در دانشگاه امآیتی، منتشر … Continue reading
آنچه امروز از واژهٔ «دیزاین» میشناسیم ریشه در «دیزِینیو»ی ایتالیایی[2]disegno. ــ به مفهوم رسّامی[3]drawing. ــ دارد؛ واژهای که، به تناسب توسعهٔ ساختوسازهای دوران رنسانس، توسّع معنایی یافته است.[4]فرایند تعمیم معنی واژه به مصداقهای بیشترْ گسترش معنایی (extension of meaning) دانسته میشود. «توسع معنایی» مترادف … Continue reading این توضیح شورمندانه را از اواخر سالهای ۱۹۹۰، زمانیکه بهعنوان یک دانشجوی معماری مشغول تحصیل بودم بهخاطر دارم. البته تاریخ دراینباره داستان پیچیدهتری برای بازگو کردن دارد.
تردیدی نیست که، بین سالهای ۱۳۰۰ و ۱۵۰۰، تغییری مهم در معنای ‹دیزاین› رخ داده است، اما این تغییر کمتر جنبهٔ زبانی داشت و بیشتر متأثر از تحولی اساسی در نحوهٔ ساخت خود اشیا بود. رابطهٔ میان این واژه با رسامی موجب پدید آمدن واژهٔ جدیدی نشد و حتی دستخوش گسترش معناییاش هم نکرد. درعوض، طراحی[5]design. را به آنچه پیشتر معنی میداد فروکاست: به جانبی که اکنون شاید حرکت در جهت عکس آن بسزا باشد.
ریشهٔ لاتین ‹دیزِینیو› نزد افرادی همچون سیسِرو[6]Marcus Tullius Cicero (106-43 BC). مجموعه معانی بسیار گستردهتر و انتزاعیتری، ازآنچه اکنون در نظرمان بهطور معمول معرف این واژه است، دربر داشت. از جنبهٔ لفظی و مادی، مانند ترسیم،[7]tracing. بگیرید تا جنبهٔ راهکنشی،[8]tactical. برای زمینهسازی و دستیابی به هدف، همچنین جنبهٔ سازمانی و نهادی، مانند انتخابِ[9]
“designation,” (where the root “design” remains visibly embedded). راهبردی افراد و اشیاء، همگی در مفهوم فراخی از شاکلهمند کردنِ ــ روش و آرایش ــ جهان مشترکاند.
اما، کاربست مستقیم رسامی در شکلگیری ساختمانهای قرون ۱۳ و ۱۴ کمکم با یک تغییر اصطلاحی همراه شد: درک غالب بهسمت آن رفت که اصطلاح ‹طراحی› میتواند تقریباً تمامی مفاهیم مرتبط را پوشش دهد.
پوستی که قدمتش به ۱۳۴۰ م بازمیگردد یکی از نخستین سندهای این دگرگونیِ درحالرخداد است. تاشده، چروکیده و سوراخشده با میخ، حکایت از قراردادی میکند که بین اربابرجوع و سه سازندهٔ اصلی برای ساخت کاخ پلاتسو سِنسِدونی در مرکز سیهنا[10]Palazzo Sansedoni, Siena, Italy. تنظیم شده است. در قسمت پایینی این پوست، مفاد حقوقی و مالی پیرامون ساختوساز کاخ ثبت شده است و در نیمهٔ بالایی آن، فرازهنمایی[11]elevation. از ــ رسامی ــ سردرِ هنوزساختهنشدهٔ کاخ بهتصویر درآمده، که اندازهها و توضیحاتی نیز تکمیلش کرده است.
رسامی، بنابه اقتضا، قصد سازندگان را مدتها پیش از ۱۳۴۰ بهثبت میرسانده است ــ با اجرا روی زمین، دیوار، و درنهایتْ سطوح انتقالپذیرتر. بااینحال چنین برنگاشتهایی، نسبت به خودِ ساختوساز، فرعی و جانبی محسوب میشدند. وانگهی رونق روزافزون اقتصادی، در جاهایی مانند سیهنای سالهای ۱۳۰۰، زمینهای فراهم کرد که اُستابنّاهای کارکشته[12]prominent master builders. همزمان چند پروژه را دست بگیرند. بنابراین ابتنا به اعتبار سندی ترسیمی ــ یا ‹طراحی›، در معانی متعددی که از آن استنباط میشد ــ ضرورت یافت، تا با آن بتوان به جمیع فعالیتهایی که در محوطهٔ ساختمان صورت خواهد گرفت نظارت کرد. عملاً، بخشی از کارکرد آن پوست سِنسِدونی تعیین نقش چهارمین سازندهای بود که نامش آنجا نیامده و قرار بود در محل کارگاه ــ هنگامیکه سه امضاکنندهٔ مزبور در قرارداد در جای دیگری مشغولاند ــ به رتقوفتق امور بپردازد. همگام با این دگرگونی، استابنّا با معمار جایگزین شد، که به خلق و نگاشتن طرح ساختمان ــ طبق ضوابط غالباً مندرج در مدارک و رسمهای فنی ــ میپرداخت.
«معنای پساصنعتیِ فروکاستهٔ طراحی نتیجهٔ فرعی فروکاهش منابع محدود این سیاره است، چه سنگهای استخراجشدهای باشد که باید رویهم چیده شوند تا دیوارهای کاخ سیهنا بالا رود، چه فلزات کمیابی که به ظهور پدیدههایی چون ‹آیفون› میانجامد.»
درنتیجه، معماران گاهی ممکن است ــ به واژهٔ ‹طراحی› ــ نگرشی انحصاری داشته باشند. چنانچه توجیهی برای چنین احساساتی وجود داشته باشد آن است که معماران درواقع اولین کسانی بودند که به طراحی در معنای معاصرش ــ بهعنوان شیوهای راهبردی و مبتنی بر رسامی، برای شکل دادن به شیءها و محیطها، فارغ از ساخت مستقیمشان ــ پرداختند. بااینحال اگر معماری، بهعنوان یک حرفه و رشتهٔ تحصیلی جداگانه، پیشگامِ رشتههای طراحی بود، دیری نگذشت که همراهی برایش پیدا شد. درحالیکه دانشجویان معماری در آموزشگاه هنرهای زیبای پاریس[13]École de Beaux-Arts, Paris. ــ به تبعیت از برنامهٔ درسیشان و بهعنوان بخشی از آنچه ما اکنون «فرایند طراحی»[14]design process. مینامیم ــ به ترسیم «دِسَن»های هنرمندانه یا طرحهای مقدماتی[15]دِسَن (dessin) فرانسوی ــ معادل «drawing»/«design» انگلیسی و «رسم»/«طرح» فارسی ـــ به معنای تصویر بازنماییشده بر سطح … Continue reading مشغول بودند، دور از پاریس، دودکشهای کارخانهها با قد علم کردن روزافزونشان خبر از وقوع تغییر بزرگتری در اقتصاد جهان مادی و انگارهٔ طراحی موجود در آن میدادند.
در اوایل قرن شانزدهم، بدهبستانی از نقشها و مدلهای ظروف خانگی چینی[16]چینی (porcelain) لعابینهای است که در حرارت بالا پخته میشود و بهدلیل ظرافتِ لعابکاریْ شفافیت پوستههای صدفی … Continue reading بین اروپا و کورههای پخت در جینگدژن چین[17]Jingdezhen, China. برقرار شده بود. این روال به تعیین فرمها و الگوهای تزیین ــ چیزی که ما اکنون طرح مینامیم ــ برای بازارهای مشخص کمک کرد.[18]تزیین سرامیک بر سه نوع است: ۱. تزیین تولعابی (in-glaze decoration) تزیین روی سطح لعاب خام است که همزمان با لعاب پخته … Continue reading برای ساختن تصاویر و مدلها، تا قرن هجدهم، پیشکسوت بریتانیایی، جوزایا وِجْوود،[19]
Josiah Wedgwood (1730-1795). از تواناییهای هنرمندان و استادکاران سفالگر بهره میبرد، بههدف آنکه امکان تولید مداوم و بزرگمقیاسِ سفال فراهم شود: به گفتهٔ خود وِجوود، «تا از افراد ماشینهایی عاری از خطا بسازیم». اما این کار، ضمن حذف وسعت خطاهای کارگران، نقطهٔ پایانی بود بر بیان و ابرازات منحصربهفرد آنها. و این ماشینی شدنِ متعاقب و ناگزیر تولید بود که کار طراحی را از ساختن ــ با پیامدهایی ژرف برای تعریف طراحی، هم بهلحاظ اصطلاحی و هم بهمثابهٔ ساختاری از جامعهٔ ما ــ جدا کرد.
باآنکه این مفهومِ طراحی امروزه در جوامع و اقتصاد کشورهای صنعتی فراگیر شده است، یک صنعت را برای نمونه درنظر میگیریم. مدل «تی»[20]مدل تی (The Ford Model T) نام خودروی است که در ۱۹۰۸ معرفی شد. هنری فورد میخواست این خودرو مقرونبهصرفه، … Continue reading هنری فورد[21]Henry Ford (1863-1947). بود که طراحی سادهشدهاش در ۱۹۰۷ امکانی پدید آورد تا خودروهای بنزینی به چیزی بیش از بازیچههایی سفارشی به میل ثروتمندان تبدیل شوند. در ۱۹۲۴، آلفرد پی اسلون[22]Alfred Pritchard Sloan Jr. (1875-1966). از جنرال موتورز[23]General Motors (founded 1908). بانی نوآوری دیگری به همان اهمیت شد. او طراحی را دالّ مدلهای سالانهٔ شرکتِ تحت مدیریتش کرد، تا ــ با ملاحظهٔ جایگاه اجتماعیِ خریدارانِ بالقوه ــ ماشینهایی که بهلحاظ مکانیکی مشابه بودند را، از شورولت گرفته تا کادیلاک، به قیمتهای متفاوت به بازار عرضه کنند.[24]از آلفرد پی اسلون بهعنوان بزرگترین رقیب وقت هِنری فورد یاد میشود. در ۱۹۲۴، اسلون ایدهای نو طرح کرد: … Continue reading
بنابراین، حتی اگر امروزه هرکه یک کیفدستی یا عینک آفتابی به دست و صورت دارد «طراح» دانسته شود و ویژندسازیای سطحی[25]superficial branding. جای ارزشی اساسی را در نظر بسیاری گرفته باشد، دستکم ما برای ‹طراحی› بهعنوان یکی از معدود فعالیتهایی که قادر است واقعیتهای پیچیدهترشدهٔ مدرنیته را هدایت کند عمیقاً ارزش قائلیم. بههرحال، بیدلیل نیست که شرکتهایی ــ نظیر تسلا، اپل، و حتی آیبیام در دورهٔ اوجش ــ که بهدنبال تولید محصولاتی تحولآفرین و درعینحال دسترسپذیرند، ظرافت ظاهر محصول را نمایانندهٔ پیچیدگی فناورانهٔ مفروضِ ساختش میکنند و در راستای این هدف حتی از ارزش تجاریِ مد و منزلت نیز بهره میجویند.
با وجود تمام تحولات حاصل از پیشرفت فناوریهای جهان، زیربنای پیدایش قریببهاتفاق ساختمانهای جدید هنوز مجموعهای از رسمها و مشخصات فنی[26]
a set of drawings and specifications. است که در سیهنای قرن چهاردهم نیز خوانا بوده است. این ضمناً بدان معناست که واژهٔ ‹طراحی›، به همان کاربرد رایجش، هنوز با این تعریف که قرنها قدمت دارد همخوان است ــ حتی در مواردی که ربطی به ساختوساز نداشته باشد. و ازقضا در حال فاصله گرفتن از رسامی ــ که یگانه طریقهٔ طراحی بهحساب میآمد ــ است. در چند دههٔ اخیر، معماری و مشاغل مرتبط با آن رو به پذیرش ابزارهای دیجیتالی گذاشتهاند؛ ابزارهایی که بهمرور زحمت ترسیم را از سر فرایند طراحی کم کردهاند. امروزه فناوریهایی چون چاپ سهبعدی و همگذاری روباتیکِ ساختمانها[27]
3D printing and the robotic assembly of buildings. فاصلهٔ موجود میان تصور و تولید را کوتاه میکنند.
درعینحال، چنین پیشرفتهایی با بازاریابی و پذیرش آنچه بهاصطلاح «تفکر طراحی» میخوانند ــ و متخصصانش اغلب معمار نیستند ــ همزمان شده است؛ همزمانیای که شاید تصادفی نباشد. جالب است، ابزارهایی که از مفهوم رسامیِ ‹طراحی› بهدست میآیند ــ یعنی ترسیم طرح فوری و نمودار، و بازآرایی نگاشتاری ارتباطات،[28]
sketching, diagramming, and rearranging relationships graphically. با «پستـایت»[29]
Post-it Note, www.post-it.com. یا ابزار مشابهش ــ کارآمدی خود را، برخلاف تلقی رایج، اغلب در حل مسائل بسیار انتزاعی است که بهاثبات رساندهاند، تا مسائلی که به محیط فیزیکی یا دیداریِ حاضر محدود میشوند.
بااینحال، آنچه ما را به گزینش دید گستردهتری از دنیای طراحی سوق میدهد نباید منصرف به موفقیت مشاوران طراحی باشد. معنای پساصنعتیِ فروکاستهٔ طراحی نتیجهٔ فرعی فروکاهش منابع محدود این سیاره است، چه سنگهای استخراجشدهای باشد که باید رویهم چیده شوند تا دیوارهای کاخ سیهنا بالا رود، چه فلزات کمیابی که به ظهور پدیدههایی چون «آیفون» میانجامد. طراحی هم ــ باآنکه میتواند منشأ خیر باشد ــ در بحران زیستمحیطی کنونیمان بیتقصیر نیست. در زمانهای بهسر میبریم که هر نوپدیدی احتمالاً خیلی بهتر از پیشتر بودهها نیست.
اگر شاهدیم که طراحان امروزی ــ با وجود ابزارهای پیشنمونسازی و ساخت مستقیم ــ[30]
prototyping and direct fabrication. نسبت به آن زمان که طراحان فقط به ابزار ترسیم خطوطْ مجهز بودند دچار افول شدهاند، دستاورد بزرگی در انتظارمان است اگر در صدد بازگرداندن طراحی به جایگاه بلند پیشینش برآییم. در این راستا، نباید از اهمیت گروههای کانونی و پیمایشها در ساخت محصول، تصمیمات قانونی و توسعهای در ساختمانسازی، و منابع و تصمیماتی که دنیای طراحیشده بستگی به آنها دارد[31]
the focus groups and surveys involved in product creation, the legal and development decisions involved in building, the resources and decisions on which a designed world depends. غافل شویم.
از بازمصرف مستمر مواد در یک اقتصاد «دایرهای»[32]اقتصاد دایرهای (circular economy) مدلی از تولید و مصرف است که شامل همرسانی، واسپاری، بازمصرف، تعمیر، نوسازی و … Continue reading گرفته، تا انتقال تمرکز معماری به بازمصرف سازوار، تا بازطراحی غذا، بههدف فاصله گرفتن از این تمرکز ناپایدار[33]unsustainable. بر مصرف گوشت، ما باید نهتنها اشیاء، بلکه فرهنگ و رسومی که پدیدآورندهٔ آن اشیاء میشوند را نیز تغییر دهیم. این کارها نه بهخودیِخود، بلکه به طریقی هدفمند ‹دیزِینیو› را به معنای اصلی خود بازمیگرداند: آنچه نه صرفاً در جستوجوی ظاهری گیراتر، بلکه درپیِ شکل دادن به دنیایی زیباتر و پایدارتر است.
—
مؤلف: نیکلاس دیمانشا | Nicholas de Monchaux
مترجم و ویراستار: علیرضا راستین کیا
پانوشتها[+]
↑1 |
جستار حاضر در ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳ از نیکلاس دیمانشا، مدرس و مدیرگروه دانشکدهٔ معماری در دانشگاه امآیتی، منتشر شده است. Nicholas de Monchaux, “Why the definition of design might need a change,” MIT Technology Review, February 22, 2023, https://www.technologyreview.com/2023/02/22/1068297/design-definition-needs-change/. |
---|---|
↑2 | disegno. |
↑3 | drawing. |
↑4 |
فرایند تعمیم معنی واژه به مصداقهای بیشترْ گسترش معنایی (extension of meaning) دانسته میشود. «توسع معنایی» مترادف همین مفهوم زبانشناختی است. ــ واژههای مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی. |
↑5 | design. |
↑6 | Marcus Tullius Cicero (106-43 BC). |
↑7 | tracing. |
↑8 | tactical. |
↑9 |
“designation,” (where the root “design” remains visibly embedded). |
↑10 | Palazzo Sansedoni, Siena, Italy. |
↑11 | elevation. |
↑12 | prominent master builders. |
↑13 | École de Beaux-Arts, Paris. |
↑14 | design process. |
↑15 |
دِسَن (dessin) فرانسوی ــ معادل «drawing»/«design» انگلیسی و «رسم»/«طرح» فارسی ـــ به معنای تصویر بازنماییشده بر سطح توسط خطوط یا هنر ترسیم تصاویر بهوسیلهٔ قلم، مدادرنگی و مانند آنهاست، یا پیشطرحی که قبل از ساخته شدن چیزی تهیه شود. ــ واژههای مصوب فرهنگستان و فرهنگنامهٔ برخط کمبریج. |
↑16 |
چینی (porcelain) لعابینهای است که در حرارت بالا پخته میشود و بهدلیل ظرافتِ لعابکاریْ شفافیت پوستههای صدفی را پیدا میکند. ــ واژههای مصوب فرهنگستان. |
↑17 | Jingdezhen, China. |
↑18 |
تزیین سرامیک بر سه نوع است: ۱. تزیین تولعابی (in-glaze decoration) تزیین روی سطح لعاب خام است که همزمان با لعاب پخته میشود؛ ۲. تزیین رولعابی (on-glaze decoration) پوشش تزیینی سرامیکی یا فلزی است که بر روی بدنۀ لعابخورده قرار میگیرد، تا در هنگام پخت مجدد بهخوبی با لعاب درهم بیامیزند؛ ۳. تزیین زیرلعابی (underglaze decoration) پوششی که برای تزیین بر روی بدنۀ خام یا بیسکویتشده قرار میگیرد و سپس با یک لعاب شفاف پوشیده میشود. ــ واژههای مصوب فرهنگستان. |
↑19 |
Josiah Wedgwood (1730-1795). |
↑20 |
مدل تی (The Ford Model T) نام خودروی است که در ۱۹۰۸ معرفی شد. هنری فورد میخواست این خودرو مقرونبهصرفه، سادهکاربرد و بادوام باشد. این وسیلهٔ نقلیه یکی از اولین خودروهای تولید انبوه بود که به فورد اجازه داد تا به هدف خود در تولید خودروی جهانی دست یابد. ــ شرکت خودروسازی فورد. |
↑21 | Henry Ford (1863-1947). |
↑22 | Alfred Pritchard Sloan Jr. (1875-1966). |
↑23 | General Motors (founded 1908). |
↑24 |
از آلفرد پی اسلون بهعنوان بزرگترین رقیب وقت هِنری فورد یاد میشود. در ۱۹۲۴، اسلون ایدهای نو طرح کرد: ایجاد پنج ویژند مجزا در پنج بازهٔ قیمتی، برای پنج دسته مصرفکنندهٔ مختلف. از این ایده، پنج مدل خودروِ نامآشنا بیرون آمد: بهترتیب، شورلت، پونتیاک، اولدزموبیل، بیوک و کادیلاک. او یک «نردبان موفقیت» ساخت تا شرکت جنرال موتورز، ضمن آنکه برای هر یک از اقشار جامعه پیشنهاد قابلارائهای داشته باشد، تولیداتش با یکدیگر رقابت نکنند و خریداران ــ همانطور که قدرت خرید و ترجیحاتشان با افزایش سن تغییر مییابد ــ به طی مراتب پیشبینیشده ترغیب شوند و همچنان مشتری این شرکت باقی بمانند. ــ مؤسسهٔ بیل آو رایتس، وبگاه بل پرفورمنس و ویکیپدیای انگلیسی. |
↑25 | superficial branding. |
↑26 |
a set of drawings and specifications. |
↑27 |
3D printing and the robotic assembly of buildings. |
↑28 |
sketching, diagramming, and rearranging relationships graphically. |
↑29 |
Post-it Note, www.post-it.com. |
↑30 |
prototyping and direct fabrication. |
↑31 |
the focus groups and surveys involved in product creation, the legal and development decisions involved in building, the resources and decisions on which a designed world depends. |
↑32 |
اقتصاد دایرهای (circular economy) مدلی از تولید و مصرف است که شامل همرسانی، واسپاری، بازمصرف، تعمیر، نوسازی و بازیافتِ مواد و محصولات موجود برای حداکثر زمان ممکن میشود. مقابله با چالشهای جهانی ازقبیل تغییرات اقلیمی، افت تنوع زیستی، دفع زباله و آلودگی محیطزیست، و کنشگری طراحانه براساس سه اصل ــ ۱. امحاء زباله و آلودگی، ۲. گردش مواد و محصولات، و ۳. احیاء طبیعت ــ هدف این مدل اقتصادی محسوب میشود. ــ ویکیپدیای انگلیسی. |
↑33 | unsustainable. |