متن زیر برای آشنایی با مفاهیم اصلی جامعهٔ[1] پژوهش طراحی[2] زاین نوشته شده است. در این متن، تعریفی کلی از طراحی و پژوهش طراحی ــ بههمراه دلایلی برای لزوم جامعهسازی[3] میان متخصصان و علاقهمندان پژوهش طراحی ــ ارائه شده است.
طراحی چیست؟
بدون شک، طراحی تعاریف متفاوتی دارد و شاید در زبان فارسی، بهدلیل نبود یک واژهٔ متمایز برای فعالیتهایی که به خلق یک سامانه ــ شامل انواع ساختههای انسان مانند محیط، سازمان، روند، خدمت یا محصول ــ منجر میشوند، ابهام در کلمهٔ «طراحی» بیشتر هم باشد. در واقع، در زبان فارسی، همان واژهای که برای ترسیم یا تصویرسازی دوبعدیِ یک پدیده بهکار میرود برای فرآیند خلق یک سامانه هم استفاده میشود. در سالهای اخیر برخی کاربرد واژهٔ «دیزاین» را، که از زبان انگلیسی گرفته شده، به طراحی ترجیح میدهند. ابهام دیگر، در تعریف طراحی، یکسان گرفتن آن با محاسبات است؛ یعنی محدود کردن طراحی به تعیین بخشی از ویژگیهای یک سامانه، توسط روشهای ازپیشتعیینشدهٔ محاسباتی؛ مثلاً محاسبات پایداری یک سازه یا محاسبات دینامیکی یک پیشرانه. بدیهی است که خلق یک سامانهٔ جدیدْ تنها با تعیین بخشی از ویژگیهای آن امکانپذیر نیست. همهٔ فعالیتهایی که برای خلق یک سامانه انجام میشود هم دارای روش محاسباتی مدون و ازپیشتعیینشده نیستند؛ مثلاً، مدیریت تمامی واحدها و شرکتهایی که در ساختن یک پیشرانه سهیم هستند، تا حد زیادی، به روابط انسانی و شرایط منحصربهفرد یک پروژه بستگی دارد. صرفنظر از این ابهام، طراحی را میتوان فرآیندی نظاممند برای تغییر از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب تعریف کرد. تقریباً هیچ فرآیند حرفهایای بینیاز از طراحی نیست. نکتهٔ مهم در طراحیْ ارتباط تنگاتنگ آن با انسان است. همهٔ ساختههای انسانی برای بهبود شرایط زندگیِ انسانها ساخته شدهاند. پس، تعیین ویژگیهای این ساختهها به نظرات انسانها و ارزشگذاری آنها بستگی دارد. فرآیند خَلقشان هم وابستگی زیادی به ایدهها، نیازها و همکاری انسانها دارد.
پژوهش طراحی چیست؟
شاید، همانند طراحی، تعریف پژوهش هم آسان نباشد. اما، به زبان ساده، میتوان «پژوهش» را فرایند نظاممند خلق دانش جدید دانست. علاوهبر این، پژوهش میتواند به معنای خلق مفاهیم یا روشهای جدید برمبنای دانش موجود هم باشد؛ مشروط بر آنکه، در این فرآیند خلاق، از الگوهای نظاممندِ تحلیل یا سنتز بهرهگیری شود. چنانکه پیداست، نظاممندی، فرآیندمحور بودن و تمرکز بر خلق مفاهیم جدید از ویژگیهای مشترک طراحی و پژوهش هستند. اما پژوهش لزوماً و همیشه، مانند طراحی، برای بهتر شدن شرایط نیست، بلکه در درجهٔ اول بر دانستن تمرکز دارد. پژوهش بیشتر بر خلق مفاهیم ذهنی ـ مانند روش و دانش ـ استوار است، درحالیکه طراحی بیشتر با خلق سامانهها و ساختههای ملموس و غیرملموس انسانی شناخته میشود. ارتباط پژوهش و طراحی در دو سطح متفاوت میتواند تعریف شود: سطح اول، پژوهشی است که در هنگام طراحی انجام میشود. بدون شک ــ برای فهمیدن شرایط موجود، تعیین ویژگیهای دقیقِ شرایط مطلوب، تصمیمگیری در طول فرآیند طراحی و ارزیابی نتایج طراحی ــ نیاز به پژوهش داریم. سطح دوم، پژوهش کلان برای طراحی بهعنوان یک فعالیت یا حرفه است؛ مثلاً بحث در مورد چیستی و چگونگی طراحی، خلق روشهای جدید برای طراحی، و ترسیم دورنمای آیندهٔ طراحی.
چرا به جامعهسازی برای پژوهش طراحی نیاز داریم؟
احتمالاً یکی از معدود مواردی که امروز بیشترِ مردم ایران دربارهٔ آن توافق دارند دوری از وضعیت مطلوب است. برای رسیدن به وضعیت مطلوب، نیاز به طراحی انواع سامانههای ملموس و ناملموسی است که برمبنای درک درستی از ویژگیها و محدودیتهای امروز ما شکل گرفتهاند. گستردگی دانشی که برای طراحی این سامانهها نیاز است وجود یک جامعهٔ تخصصی و مستقل را الزامی میکند. طراحی در محیطهای دانشگاهی ایران فاقد پژوهش و آموزشی منسجم است و این نظام آموزشی، بهعلت تمرکز زیادش بر علوم مهندسی و پزشکی و تا حدودی علوم پایه، قدرت درک و هضم چگونگی پرداختن به طراحی را ــ بهعنوان فرارشتهای که همزمان با انسان و فناوری در کنش است ــ ندارد. کوچک شدن اقتصاد کشور توان سرمایهگذاری بخشهای صنعتی و تجاری را در طراحی بسیار کم کرده است. بااینحال، یکی از راههایی که ـ خارج از این ضعف ساختاری ـ امکان وصول دارد بهرهگیری از طراحی و طراحانه اندیشیدن در ابعاد بزرگ است: چیزی که در کشاکش ایدئولوژیهای سیاسی و مباحث بیمایهٔ رسانهها و شبکههای اجتماعی دیده نمیشود.
در این میان، نباید فراموش کرد که مسئلهٔ مهاجرتِ نیروی کار از ایران میتواند هم بهعنوان تهدید و هم بهعنوان فرصت در یک فرایند جامعهسازیِ تخصصی دیده شود. بدون تردید، بخش مهمی از نیروهای متخصص ایرانی یا، بهدلیل ناامیدی از شرایط فعلی، تمام تمرکز خود را بر مهاجرت از ایران گذاشته است؛ و یا اگر در بازار کار بینالمللی به دستاوردی رسیده، نیازی به صرف وقت برای کشوری که پیشتر چنین فرصتی را در اختیارش نگذاشته است نمیبیند. این دیدگاه میتواند تهدیدی برای هر نوع جامعهسازی تخصصی ایرانی باشد، چراکه عملاً بخشی از متخصصان انگیزهای برای حضور در آن ندارند. درعینحال این حضور بینالمللی فرصت بینظیری برای همرسانی دیدگاهها، مهارتها و تجربههای گوناگون بهوجود میآورد. بهمنظور مقابله با تهدیدی که مهاجرت برای جامعهسازی تخصصی ایجاد میکند، باید بخشی از اهدافش را واقعبینانه بهسمت نیازهای افرادی برد که یا قصد مهاجرت از ایران را دارند و یا در خارج از ایران کار میکنند، مثلاً اشتراک تجربههای حرفهای و ایجاد زمینههای همکاری بین افرادی که در جامعه و بازار کار ایران نیستند.
[1] community
[2] design research
[3] community building
آزمایشی