طراحی خودرو

علیرضا راستین کیا

علیرضا راستین کیا

طراح، مترجم، ویراستار

Photo by Nick Fewings, Unsplash.

طراحی خودرو،[1]

automobile design.
که زمانی کار سبک‌پردازان و مهندسان پراستعداد بود، امروزه رشته‌ای است که اغلب به پیچیدگی آن بهای چندانی داده نمی‌شود. طراحی خودرو کاری گروهی است، مشتمل بر تصور، ترسیم، و طراحی تمامی بخش‌ها و کارکردهای جزءبه‌جزء یک خودرو.

‌‌به بیان متکامل، طراحی خودرو رشته‌ای از (←) طراحی صنعتی است، منقسم بر طراحی درونی و بیرونی.[2]

exterior design and interior design.
فرایند این کار صورتی همه‌جانبه دارد، که سازنده، تأمین‌کنندهٔ قطعات، بازخورد مصرف‌کنندگان و بخش‌های فرعی پرشمار دیگری را شامل می‌شود؛ دلیلش هم پیچیدگی کسب‌وکار خودرو است، که ــ برای به حداقل رساندن مخاطرهٔ مالی ــ در آن یک سرمایه‌گذاری وسیع و بلندمدت، پیش از معرفی هر مدل جدید به بازار، ضرورت دارد.

آغاز فرایند طراحی خودرو با (←) تفهیم‌نامه‌ای است که مجموعهٔ ادوات فنی به‌واسطهٔ آن تعیین می‌شود. در این صنعت، به مجموعه‌ای که مختص گروهی از مدل‌های خودروند و آن خودروها بن سازوارِ[3]

adaptable base.
واحدی دارند سکوی خودرو[4]

platform.
گفته می‌شود. شرکت‌ها یا ویژندهای مختلف خودروساز ممکن است از سکوی واحدی برای تولیداتشان بهره بگیرند. خصوصیات یک مجموعه یا سکوی خودرو ــ یعنی ابعاد، وزن، نوع ساخت، شاسی و موتور ــ همراه با جزئیات تفهیم‌نامه ــ ازقبیل نوع خودرو مطلوب، جایگاهش در بازار و مخارج تولید ــ است که میزان آزادی عمل شخص طراح را تعیین می‌کند. در روال معمول، کار طراحان شاغل در دفاتر طراحی رقیب یکدیگر در مرحله‌ای که (←) اندیشه‌باران[5]

brainstorming.
نامیده می‌شود با ترسیم (←) پیش‌طرح‌های دوبعدی و (←) پردازها[6]

renderings.
آغاز می‌شد؛ اما از سال‌های ۱۹۹۰، این فرایند تقریباً به‌طور کامل با سبک‌پردازی رایانه‌ای[7]

computer-aided styling (CAS).
جایگزین شده است؛ چیزی که امکانی فراهم می‌آورد تا در همان مراحل اولیه نیز (←) مدل‌های سه‌بعدی داشته باشیم. این مدل‌ها را می‌توان بر روی یک نمایشگر یا دیوار مجازی[8]

on a monitor or virtual wall.
به‌نمایش درآورد و به تحلیل تمامی ابعاد و اجزائشان پرداخت.

مدل‌سازان برای کمک به ساده‌تر شدن فرایند تصمیمات نهایی، با دستگاه‌های تراشِ کنترل عددی رایانه‌ای[9]

computer numerically controlled (CNC) milling machines.
مدل‌های گِلی‌ای[10]

clay models.
که کمابیش عین محصول نهایی است تولید می‌کنند (← عملیات رایانه‌ای).[11]

CAD/ CAM/ CIM/ CNC.
نقش مدل‌سازان در فرایند طراحی خودرو مهم‌تر از چیزی است که معمولاً پنداشته می‌شود، چراکه آنان ایده‌های طراحان را به اشیاء سه‌بعدی ملموسی تبدیل می‌کنند و ازاین‌رو مشارکت ویژه‌ای در حصول نتیجهٔ نهایی دارند. بر روی نمونهٔ گِلی رنگ‌شده، آزمون‌های درونی و بیرونی انجام می‌شود و چنانچه لازم باشد، تا پیش از رسیدن به طرح نهایی، در مرحله‌ای موسوم به «تثبیت طرح»،[12]

design freeze.
تعدیلاتی جزئی اعمال می‌شود. درعین‌حال، مطابق محاسبات مهندسی‌ای که هم‌زمان انجام می‌گیرند، راهکارهای طراحیْ امکان‌سنجی[13]

feasibility test.
می‌شوند (← مطالعات امکان‌سنجی). پس از تثبیت طرح، مرحلهٔ صنعتی‌سازی ــ ابتدائاً با تولید یک (←) پیش‌نمون قابل‌استفاده[14]

operational prototype.
ــ آغاز می‌شود.

در صنعت خودروسازی، کوتاه شدن مرحلهٔ ورود به بازار ــ یعنی مدتی که از بدو طرح‌ریزی و ترسیم تا هنگام عرضهٔ یک مدل جدید به بازار به‌طول می‌انجامد ــ یک دغدغه است. در سال‌های ۱۹۹۰، این مرحله بین چهار تا هفت سال طول می‌کشید. تا ۲۰۰۵، این مدت به بیست و چهار ماه تقلیل پیدا کرد و امروزه در حدود هجده ماه است. تشدید و تسریع در فرایند طراحی چالش خلاقانهٔ مهمی است که طراحان را به ‹کار گروهی› ملزم می‌کند.

درک ما از «طراحی خودرو»، به‌رغم آنکه این اصطلاحْ ساده‌فهم و معروف می‌نماید، نیازمند بازنگری نقادانه است. از آغاز پیدایش خودرو تا سال‌های ۱۹۳۰، خودروسازان فقط شاسی‌های موتوری و شاسی‌های دوار[15]

the motorized chassis and the rolling chassis.
تولید می‌کردند. آنگاه سازندگان بدنه برحسب نیاز مشتری برایش اتاق می‌ساختند. از مصورسازان[16]

illustrators.
خواسته می‌شد تبحر سازندگان را به‌تصویر بکشند و سلیقهٔ مشتریان را نیز لحاظ کنند، اما آن‌ها توانستند ایده‌های مبتکرانه‌ای را هم بپرورند و گرایش‌های نوینی را پدید بیاورند. گزیده‌ای از رسامی‌های هنرمندانهٔ رنگی،[17]

artistic color drawings.
که در ایتالیایی به «فیگورینی»[18]

figurini.
مشهور بودند، به مشتری عرضه می‌شد تا از بینشان انتخاب داشته باشد. انتخاب آن مشتریْ بلاواسطه با حلبی ساخته می‌شد، که حاصل معمولاً شباهت چندانی هم با رسم اصلی نداشت. اگر خط تولیدْ موفق از کار درمی‌آمد، آن اتاق به دفعاتی محدود بازتولید می‌شد یا برای استفاده روی شاسی‌های مختلف قرار می‌گرفت. شرکت‌های پیشروِ این زمینه در آن زمان عبارت بودند از: فلیت‌وود (ایالات متحده)، فارینا (ایتالیا)، اِردمان و رُسی (آلمان)، ساوت‌شیک (فرانسه)، و اچ جِی مالینِر و شرکا (بریتانیا).[19]

Fleetwood (United States), Farina (Italy), Erdmann & Rossi (Germany), Saoutchik (France), and H. J. Mulliner & Co. (United Kingdom).
مصورسازان، که سبک‌پرداز هم خوانده می‌شدند، اطلاع زیادی از ساختار یا مهندسی خودرو نداشتند و به‌ندرت در سایر مراحل فرایند ساخت دخیل بودند. صرفاً از قوای هنرمندانهٔ آنان استفاده می‌شد، و همین یکی از عللی بود که برای مدت‌ها طراحی خودرو کهتر از معماری یا دیگر رشته‌های طراحی محسوب می‌شد.

گرایش انبوه به موتوری کردن ماشین‌ها صنعت خودروسازی را به طراحی و تولیدِ کارآمدتر و اتخاذ رویکردی کل‌نگرانه به محصول واداشت. هنری فورد[20]

Henry Ford (1863-1947).
ــ با تولید خودروِ مدل «تی»[21]

the Model T.
در ۱۹۰۸ ــ استاندارد نوینی ایجاد کرد، که جنرال موتورز، با مدیریت آلفرد پی اسلون،[22]

Alfred P. Sloan (1875-1966).
در سال‌های ۱۹۲۰ توانست از آن فراتر رود. نظریهٔ «منسوخ‌شدگی برنامه‌ریزی‌شده»[23]

planned obsolescence.
از اسلون می‌گفت مشتریان باید تمایل و توانایی آن را داشته باشند که هر سال خودرویی نو بخرند. ساختارهای فروش و بازاریابی می‌بایست با الگوهای بازار وفق پیدا کنند و ویژندها به‌طور راهبردی جایگاه‌یابی شوند. این‌گونه بود که (←) طراحی راهبردی اقبال و اهمیت پیدا کرد.

در ۱۹۲۷، یک بخش طراحی خودروِ درون‌سازمانی، به نام بخش رنگ و هنر جنرال موتورز،[24]

the General Motors Art and Color Department.
پدید آمد که مدیریتش به هارلی ارل[25]

Harley Earl (1893-1969).
اهل هالیوود محول شد. عبارت «رنگ و هنر» کمابیش وضعیت طراحی خودرو را در آن دوران نشان می‌دهد: کار سبک‌پردازان به طراحیِ جدارهای رنگی و بابِ‌روز کردن درون اتاق‌ها خلاصه می‌شد.

برخلاف صنعت وسایط نقلیهٔ ایالات متحده، طراحی خودرو در اروپا هم‌راستای نظریات نوگرایانهٔ معماری حرکت می‌کرد و یافته‌های نوینِ (←) آئرودینامیک را به‌کار می‌بست. به‌مرور، مهندسان زبردستْ آن نحوهٔ (←) سبک‌پردازی را کنار گذاشتند و بر بهبود جنبه‌های کاربردی و اقتصادی خودروها متمرکز شدند. مهندسان خودرو، نظیر فردیناند پورشه،[26]

Ferdinand Porsche (1875-1951).
دانته جاکوزا،[27]

Dante Giacosa (1905-1996).
و الِک ایسیگونیس،[28]

Alec Issigonis (1906-1988).
که گروه‌های کاریِ کوچکی تشکیل داده بودند، با رعایت خودخواستهٔ این اصول سخت‌گیرانهٔ جزمی، در مدتی نسبتاً کوتاه، موفق به طراحی محصولات نوین و نمونه‌ای شدند، که عبارت بود از: فولکس‌واگن تیپ یک، ۱۹۳۸؛ فیات ۵۰۰ توپولینو، ۱۹۳۶؛ فیات ۶۰۰، ۱۹۵۶؛ آستین سِوِن/موریس مینی‌ماینر ۱۹۵۹.[29]

the VW Typ 1, 1938; FIAT 500 Topolino, 1936 and FIAT 600, 1956; and the Austin Seven/Morris Mini Minor 1959.
پس از جنگ جهانی دوم، اتاق‌سازان ایتالیایی ــ به‌ویژه بِرتُن، گیا، پینین‌فارینا، تورینگ و وینیاله ــ[30]

Bertone, Ghia, Pininfarina, Touring and Vignale.
و سبک‌پردازانی همچون جیووانی میکِلوتّی[31]

Giovanni Michelotti (1921-1980).
و ماریو فلیچه بوانو،[32]

Mario Felice Boano (1903-?).
همچون گذشته، به نقش مهم خود در طراحی خودرو ادامه دادند؛ نقشی که دامنهٔ تأثیرش به همه‌جا می‌رسید. بااین‌حال، وضعیت این حرفه بی‌تغییر ماند و در آن اصطلاحاتی چون سبک‌پرداز، سبک‌پردازی و، به تبعش، بخش سبک‌پردازی و «چنتری استیله»[33]

centri stile.
همچنان به‌کار می‌رفت.

در اوایل سال‌های ۱۹۷۰، بحران نفت تأثیر قابل‌توجهی بر طراحی خودرو گذاشت ــ هرچند از سوی تولیدکنندگان آمریکایی تقریباً نادیده گرفته شد، چراکه تنها عکس‌العمل آن‌ها جمع‌وجورتر کردن شاسی‌های زیاده بزرگِ خودروهای تولیدی‌شان بود. اقدامات اضطراری اقتصادیِ حاصل موجب شد که کارخانه‌های اروپایی به طراحی خودرو به چشمِ یک فرایند منطقی بنگرند که می‌بایست به تولید محصول بهینه‌ای بینجامد: یک خودروی آرمانی کامل. جرجتّو جوجارو،[34]

Giorgetto Giugiaro (born 1938).
بنیان‌گذار هنرگاه طراحی «ایتال‌دیزاین»،[35]

Italdesign, the design studio.
نقش بسزایی در تبدیل طراحی خودرو به (←) رشته‌ای پیشرفته و توسعه‌یافته داشت؛ رشته‌ای که طرح کل ساختار بیرونی و درونی خودرو را با هر دو ملاحظهٔ فناورانه و زیبایی‌شناختی ترسیم کند. پیش‌نمون‌های «لانچا مِگاگامّا» و «لانچا مِدوزا»[36]

Lancia Megagamma (1978) and Lancia Medusa (1980).
از او نقاط عطف تاریخ طراحی خودروند. در سال‌های ۱۹۸۰، رقابت شدیدی از سوی خودروسازان ژاپنی صنعت خودروی جهان را به تجدید ساختار واداشت. به‌منظور برطرف کردن نیازی که در تعریف معیّن مدیریت (←) ویژند احساس می‌شد، توسعه و ادغام مهارت‌های مختلفِ طراحی خودرو اهمیت فزاینده‌ای یافت. امروزه صدها کارمند مسئولیت طراحی و ساخت یک خودرو را عهده‌دارند.

مهندسی و طراحی رایانه‌ایِ هم‌زمان (← طراحی رایانه‌ای/ ساخت رایانه‌ای/ ساخت تمام‌رایانه‌ای/ کنترل عددی رایانه‌ای) به واژگان زبانگردِ[37]

catchphrases.
سال‌های ۱۹۹۰ بدل شدند. حوزه‌های تخصصی جدیدی پیدا، انواع جدیدی همچون (←) «کراس‌اووِر»[38]

crossover.
ایجاد، و مدل‌های بیشتری در بازار عرضه شدند. شاید بتوان گفت رشتهٔ طراحی خودرو، از ۲۰۰۰ میلادی، وارد یک دورهٔ سرخوشی شده است. (←) طراحی صدا، (←) طراحی بویشی، (←) طراحی روشنایی و طراحی چندرسانه‌ای، همه در طراحی خودرو دخیل شده‌اند و توجه به جنبه‌های ایمنی نیز قوّتی مضاعف یافته است. بااین‌حال طراحی خودرو، در عصر ویژندها و ویژندسازی، واقعاً پیشرفت چندانی نکرده است. (←) طرح‌های گذشته‌نگر[39]

retro design.
مدِ روزند و خواهند ماند، طرح‌های همیشه‌مقبول[40]

classic designs.
در حال تفسیر مجدد، و گرایش‌های پرزرق‌وبرق و نمایشی در زیبایی‌شناسیْ[41]

flamboyant, pimp aesthetic.
 رو به فزونی‌اند. شاید این به‌علت گروهی بودن کار باشد، زیرا حتی در مواردی که توجه عموم متوجه طراح اصلی است، هیچ محصولی دیگر زاییدهٔ یک ذهن منفرد نیست (← طراحی مشارکتی).

مآخذ:

  • Molineri, Giuliano, Sergio Pininfarina, and Paolo Tumminelli. Mitomacchina: Il design dell’automobile; Storia, tecnologia e futuro. Exh. cat. Milan: Skira, 2006.
  • Norbye, Jan P. Car design: Structure and Architecture. Blue Ridge Summit, PA: TAB Books, 1984.
  • Sparke, Penny. A Century of Car Design. London: Mitchell Beazley, 2002.
  • Tumminelli, Paolo. Car design. New York: teNeues, 2004.


← طراحی مهندسی، طراحی حمل‌ونقل.

مؤلف: پائولو تُمینِلی | Paolo Tumminelli

مترجم و ویراستار: علیرضا راستین کیا

پانوشت‌ها

پانوشت‌ها
1

automobile design.

2

exterior design and interior design.

3

adaptable base.

4

platform.

5

brainstorming.

6

renderings.

7

computer-aided styling (CAS).

8

on a monitor or virtual wall.

9

computer numerically controlled (CNC) milling machines.

10

clay models.

11

CAD/ CAM/ CIM/ CNC.

12

design freeze.

13

feasibility test.

14

operational prototype.

15

the motorized chassis and the rolling chassis.

16

illustrators.

17

artistic color drawings.

18

figurini.

19

Fleetwood (United States), Farina (Italy), Erdmann & Rossi (Germany), Saoutchik (France), and H. J. Mulliner & Co. (United Kingdom).

20

Henry Ford (1863-1947).

21

the Model T.

22

Alfred P. Sloan (1875-1966).

23

planned obsolescence.

24

the General Motors Art and Color Department.

25

Harley Earl (1893-1969).

26

Ferdinand Porsche (1875-1951).

27

Dante Giacosa (1905-1996).

28

Alec Issigonis (1906-1988).

29

the VW Typ 1, 1938; FIAT 500 Topolino, 1936 and FIAT 600, 1956; and the Austin Seven/Morris Mini Minor 1959.

30

Bertone, Ghia, Pininfarina, Touring and Vignale.

31

Giovanni Michelotti (1921-1980).

32

Mario Felice Boano (1903-?).

33

centri stile.

34

Giorgetto Giugiaro (born 1938).

35

Italdesign, the design studio.

36

Lancia Megagamma (1978) and Lancia Medusa (1980).

37

catchphrases.

38

crossover.

39

retro design.

40

classic designs.

41

flamboyant, pimp aesthetic.

این مطلب را هم‌رسانی کنید:

شاید این مطالب هم برای شما جالب باشد